نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

زینب(س) زینب(س) است.بخش سوم اهمیت نماز شب از دیدگاه قرآن

در شب یازدهم عاشورا که تاریخ تاریکتر از آن شب و جانسوزتر از آن ماتم را بر صفحه روزگار قم نزده ، مى بینیم زینب کبرى با تمام رنج و مرارت و غم و اندوه ، به نافله شب مى پردازد.

 

در معالى السبطین مى نویسد: آخرین سخنى که امام حسین به زینب کبرى خواهر عزیز و دلبند خود گفت این بود ((لا تنسینى فى صلوة اللیل )) مرا در نمازهاى شبت فراموش نکن . آرى چون نماز شبى مانند زینب کسى نخوانده و ندیده چرا که او در حالى به شب زنده دارى در راه کوفه و شام مى پرداخت که سر برادرش روى نیزه مقابل چشمش بود.

 

   

 

مولف کتاب ((زینب الکبرى )) مى نویسد: شبى آقا زین العابدین علیه السلام متوجه شد عمه اش نماز شب را نشسته مى خواند پرسید چه شده عمه ، شاید خداى ناکرده بیمارى ؟ گفت نه عمه جان اینها به هر نفر دو گرده نان بیشتر نمى دهند من چند روز است نان خود را به بچه هاى کوچک داده ام ، توان ایستادن ندارم .

در همان کتاب مى نویسد: یکى از دانشمندان مى گفت خدایا من تمام خدمات خود را به زینب کبرى علیه السلام تقدیم مى کنم در مقابل ، ایشان ثواب دو رکعت از نمازهاى نافله شب بین راه کوفه و شام خود را به من ببخشند. اما صاحب کتاب مى نویسد خیلى فرق است بین تمام خدمات شما در طول عمر و دو رکعت نماز زینب کبرى در دل شبهاى تار اسارت .

آخر او از پدرش شنیده بود که درباره پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده است .

لقد قام رسول الله عشر سنین على اطراف اصابع رجلیه حتى تورمت قدماه و اصفر وجهه بقیام اللیل اجمع .(41)

پیامبر اکرم ده سال ایستاده به شب زنده دارى پرداخت تا آنجا که قدمهایش ورم کرد و چهره اش زرد شد. بهمین جهت حتى در شب یازدهم عاشورا ترک قیام اللیل را نکرد.

مشو غافل دلا از رحمت شب

 

                که رحمتها بود در خلوت شب

صفاى شب بسى برتر ز روز است        

 

                که شب را شمع عشقى دل فروز است

خصوصا آن نماز شب که هر شب         

 

                در آن راز و نیازى هست یا رب

نماز شب بدرگاه یگانه            

 

                بود راز و نیازى عاشقانه

شنیدستى که زینب فخر نسوان               

 

                پس از عاشورا در شام غریبان

چو شبهاى دگر در محضر رب              

 

                همى خواندى نماز شب در دل شب

تو گویى در دل زینب غمى نیست          

 

                غم و اندوه و درد و ماتمى نیست

که خوشدل معنى ایمان چنین است         

 

                چنین آیین جانبازان دین است

(از شاعر توانا خوشدل )

نگهبان سپاه فرصت مى جوید و به نماز شب مى پردازد

ابن اثیر در کامل التواریخ مى نویسد: پیامبر اکرم در غزوه ذات الرقاع با مشرکین روبرو شد ولى جنگى پیش نیامد در همین جنگ دستور نماز خوف رسید. مسلمانان در این جنگ زنى را از کفار به اسارت گرفتند که شوهرش حضور نداشت .

شوهر او بعد از مراجعت متوجه شد که سپاه اسلام زنش را به اسارت برده اند سوگند خورد که تا انتقام نگیرد مسلمانان را رها نکند. بدنبال سپاه اسلام راه آنها را از پیش گرفت .

در بین راه سپاه به استراحت پرداخت پیامبر اکرم فرمود امشب چه کس پاسدارى مى دهد یک نفر از مهاجرین و یکى از انصار داوطلب شدند. آندو جلو دره به نگهبانى مشغول شدند. پاسدار مهاجر به استراحت و خواب پرداخت . پاسدار انصارى که به پاس ‍ دادن مشغول بود از فرصت استفاده کرد و به نماز ایستاد.

در همین موقع شوهر آن زن اسیر رسید. یک نفر را به پا ایستاده دید با تیرى او را هدف قرار داد که تیر به پاسدار انصارى اصابت کرد، اما تیر را از بدن کشید و به ادامه نماز پرداخت . مهاجم با تیر دوم او را هدف قرار داد، آن تیر نیز کارگر شد. باز تیر را کشید و به نماز ادامه داد. بالاخره تیر سوم را رها کرد این تیر نیز به هدف رسید انصارى آن را کشید و به ادامه نماز پرداخت و به رکوع رفت و پس از آن در سجده شد. پس از پایان نماز رفیق خود را بیدار کرد و موقعیت مهاجم را به او اعلام نمود رفیقش از جا حرکت کرد. مهاجم که دید این دو نگهبان متوجه او شده اند (توقف خود را بى ثمر دید و رفت ).

اما نگهبان مهاجر گفت چرا در تیر اول مرا مطلع نکردى گفت مشغول تلاوت سوره اى بودم (42) که نمى خواستم آن را قطع کنم . وقتى دیدم پشت سرم هم تیر مى زند بالاخره به رکوع رفتم و بعد ترا مطلع نمودم . بخدا قسم اگر نمى ترسیدم که با ادامه نماز خلل به ماءموریت پاسداریم (که حفاظت از سپاه اسلام بدستور پیامبر بود). این تیرها را به جان میخریدم ولى سوره را قطع نمى کردم . (43)

شرط تحصیل به نظر علامه بحرالعلوم

آخوند ملا زین العابدین سلماسى از شاگردان برجسته مرحوم سید مهدى بحرالعلوم نقل کرد که بحرالعلوم هر شب در میان کوچه هاى نجف گردش مى کرد و براى فقرا نان و غذا مى برد. پس از چند روز درس را تعطیل کرد طلبه ها از من خواهش کردند تقاضاى تدریس کنم . من تقاضا کردم فرمودند درس نمى گویم . باز براى دوم درخواست کردند.

من خدمت ایشام عرض کردم فرمودند: نه ؛ من هر شب در کوچه هاى نجف مى گردم نمى بینم طلبه اى تضرع و ناله و زارى در دل شب داشته باشد براى کسانى که چنین باشند درس نمى گویم . طلاب از آن پس به ابتهال و تضرع پرداختند و صدایشان شنیده مى شد. علامه تدریس را شروع کردند.(44)

داستانى دیگر از اهتمام به نماز شب : در کتاب لئالى الاخبار از عالم جلیل ملا محسن تویسرکانى نقل مى کند که مقدس اردبیلى بواسطه تهجد و ارتباط با خدا به این مقام عالى از زهد و تقوى رسید. یکى از طلاب از مرحوم مقدس اردبیلى درخواست کرد که اجازه دهند در حجره ایشان ساکن شود. مقدس امتناع داشت . آنقدر او بر تقاضاى خود اصرار ورزید که ایشان گفتند اشکال ندارد ولى به شرط اینکه هر چه در حجره ما مى گذرد به کسى نگویى .

آن طلبه ساکن حجره مقدس شد. بعد از چند روزى وضع از نظر مالى بسیار سخت گردید بطورى که یکى دو روز حتى قوت و خوراک ضرورى هم نداشتند. بالاخره یک روز که این طلبه در حجره با حالتى زار و رنگ پریده و ضعف نشسته بود، یکى از دوستان از آنجا عبور کرد، او را با این حال دید پرسید چرا چنین شده اى گفت : حال و وضع ما با مقدس به اینصورت است .

او مبلغى از جیب در آورده گفت این مبلغ را با مقدس خرج خوراک و گذران کنید.

ظهر که مقدس وارد حجره شد بوى کباب استشمام کرد و نان تازه دید پرسید از کجا؟ جریان را براى ایشان توضیح داد، مقدس ‍ ناراحت شد که چرا بدیگرى گفته ؟ جواب داد او خودش پرسید من چیزى نگفتم .

آن شب مقدس با خوردن این غذا قبل از اذان صبح محتلم شد براى غسل از مدرسه خارج گردید تا به نماز شب خود برسد ولى حمامى در را باز نکرد و گفت تا اذان نشود در حمام باز نمى شود. مقدس هر چه از او خواهش کرد قبول نکرد تا بالاخره مبلغ بهاى حمام را اضافه نمود حمامى راضى شد. در را باز کرد مقدس موجودى خود را در اختیار حمامى گذاشت تا به نماز شب برسد. بعد به آن طلبه گفت : دیگر ما با هم نمى توانیم زندگى کنیم من هر چه پول داشتم دادم تا بتوانم غسل کنم و نمازم را بخوانم عذر او را خواست .(45)

ابن ابى یعفور از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که پرسیدم : اى ساعة یکون العبد اقرب الى الله و الله منه قریب ؟ چه ساعتى بنده به خداوند نزدیک تر است و خداوند به او نزدیک ؟

فرمود: وقتى آخر شب از جاى حرکت مى کند در حالى که چشم مردم در خواب است به جایگاه وضو مى رود، وضویى شاداب مى گیرد بعد به محل نماز خود مى آید توجه به جانب پروردگار مى نماید، به پا مى ایستد و بانگ بر مى دارد و تکبیر مى گوید، نماز را آغاز مى کند، قرائت نماز را مى خواند، دو رکعت نماز به پا مى دارد. باز براى دو رکعت دوم حرکت مى کند یک منادى از فراز آسمان طرف راست عرش ندا مى کند: ایها العبد المنادى ربه ان البر لنشیر على راءسک من عنان السما و الملائکه محیطه بک لدن قدمیک الى عنان السما و الله ینادى ! عبدى لو تعلم من تناجى اذا ما انفتلت ؟!

اى بنده اى که با خدا به راز و نیاز پرداخته اى ! بال و پر رحمت بر سرت سایه افکنده از فراز آسمان و ملائکه از جاى قدمت تا قله آسمانها اطرافت پر مى زنند. خداوند عزیز مى گوید: بنده من ! اگر بدانى با که مناجات مى کنى روگردان از این مناجات نخواهى شد.

من عرض کردم یابن رسول الله ! فدایت شوم انفتال چه معنى دارد؟ فرمود اینکه روبرگردانى و پى کار خود بروى امام با بدن و چهره خود برگشت از طرف من فرمود اینطورى .

و قال ابغض الخلق الى الله جیفه باللیل بطال بالنهار. کسى که شب همچون مردارى افتاده و روز فردى بیهوده گرا و با بطالت عمر خود را بگذراند، منفورترین شخص نزد خداوند مى باشد.

و قال رسول الله صلى الله علیه و آله خیارکم اولوا النهى قیل یا رسول الله ! من اولوا النهى فقال المتهجدون باللیل و الناس ‍ نیام (46)

پیامبر اکرم فرمود بهترین شما خردمندانند عرض شد خردمندان کیانند فرمود آنها که در دل شب به شب زنده دارى مشغولند در حالى که مردم در خوابند.

شهید ثانى (رضوان الله علیه ) یک شب براى نماز شب بیدار نشد در ارتباط با این مصیبت اشعار زیر را سرود.

عظمت مصیبة عبدک المسکین              

 

                فى نومه عن مهر حورالعین

الاولیا تمتعوا بک فى الدجى   

 

                بتهجد و تخشع و حنین

فطردتنى عن قرع بابک دونهم               

 

                اترى لعظم جرائمى سیقونى

اوجدتهم لم یذنبوا فرحمتهم      

 

                ام اذنبوا فغفرت عنهم دونى

ان لم یکن للعفو عندک موضع                

 

                للمذنبین فاین حسن ظنونى (47)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد