نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

در حالی که عازم سنگر نماز جمعه در شهر شیراز بود، در یکی از کوچه ها


سید عبدالحسین، به سال 1288 شمسی، در شیراز در یک خانواده روحانی که 800 سال سابقه ی علم و فضیلت دارند، پا به عرصه ی وجود نهاد. پدرش سید محمد تقی هنگام تولد فرزندش در کربلا به سر می برد و از آن جایی که ولادت این کودک مقارن با عاشورای سال 1332 قمری بود، نام او را عبدالحسین نهادند.  
در سال های کودکی، از برکت هوش سرشار و استعداد شکوفایی که خداوند به او عطا فرموده بود، تحصیلات مقدماتی را به سرعت به اتمام رساند. شهید در دوازده سالگی پدر را از دست داد و مسؤولیت خانواده بر عهده ی او قرار گرفت.
در سال 1310 شمسی، برای ادامه ی تحصیل راهی نجف شد و از محضر آقایان حاج شیخ کاظم شیرازی، آیت الله اصفهانی، حاج سید میرزا اصطهباناتی و حاج میرزا علی آقا قاضی طباطبایی، کسب فیض کرد و به درجه ی اجتهاد رسید. پس از مراجعت از نجف، ضمن اقامه ی نماز جماعت در مسجد جامع عتیق شیراز و ترویج و تبلیغ دین اسلام، به تحصیل و فراگیری علم و دانش ادامه داد و از محضر فقیه و عارف نامی، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد انصاری کسب فیض کرد.
پس از پیروزی انقلاب شهید دستغیب ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از مردم استان فارس در اولین مجلس خبرگان انتخاب و در همین ایام بنا به درخواست مردم و به فرمان امام(قدس سره) به سمت امام جمعه شیراز منصوب گردید. آیت الله دستغیب از ارادتمندان به امام(قدس سره)  و حامیان سرسخت ولایت فقیه بود. یک بار در جمع سپاه پاسداران شیراز فرمودند:
«هر کس بگوید من امام زمان(عج) را قبول دارم، ولی امام امت را قبول ندارم، دروغ می گوید، بدانید امام زمان را هم قبول ندارد. اگر امام زمان هم می آمد اطاعت او را نمی کرد. این یک اعتراف کذب زبانی است، دروغ می گوید. به خدا کسی که مخالفت با نایب امام زمان (عج) می کند و می گوید، من به امام زمان عقیده دارم، عقیده ی خشک و خالی معنی ندارد، امام وقتی امام است که تو مأموم او باشی.»روز جمعه 20 آذر 1360/14 صفر 1402 ه. ق، آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، مردی که عمری را در محراب عبادت و در خدمت به خلق خدا سپری کرده بود، در حالی که عازم سنگر نماز جمعه در شهر شیراز بود، در یکی از کوچه ها با انفجار بمبی توسط منافقین، به شهادت رسید.
 پیام امام به مناسبت شهادت آیت الله دستغیب(ره)

« بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏ .انَّا لِلّه وَ انَّا الَیْهِ راجِعُون‏
شهادت براى فرزندان اسلام و ذریه پیامبر عظیم الشأن- صلى اللَّه علیه و آله- و اولاد فاطمه- علیهم السلام- و یادگاران حسین- سلام اللَّه علیه- در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزى غیر عادى و پدیده ‏اى غیر معهود نیست.
ملت بزرگ اسلام از محراب مسجد کوفه تا صحراى افتخارآمیز کربلا و در طول تاریخ پر ارزش سرخ تشیع قربانیانى ارزشمند به اسلام عزیز و     فى سبیل اللَّه تقدیم نموده و ایران شهادت طلب هم از این پدیده سعادتمند مستثنا نیست، و انقلاب اسلامى گوش و چشمش پر از این شهیدان حسین گونه است. ملت عزیز ما در روز رستاخیز با سرافرازى در پیشگاه مقدس خداى بزرگ و پیامبران و اولیاى عظیم الشأن، صفهاى طولانى از شهیدان در راه دفاع از حق عرضه مى‏دارد؛ از علماى اعلام و ائمه جمعه و جماعت تا فداکاران و سربازان در جبهه‏هاى دفاع از حریم مقدس اسلام. پیامبر بزرگ اسلام که بر امم دیگر حتى به سقط، مباهات مى‏کند، مطمئن هستیم به فداکارى این عزیزان جبهه و پشت جبهه و این شهیدان محراب و منبر و در صف جماعات و در داخل مسجدها و بیمارستانها مباهات مى‏فرماید. و چه بهتر و گواراتر که با شهادت این فرزندان اسلام و ذریه طاهره بر افتخارات آن بزرگوار در روز عرض اعمال هر چه بیشتر بیفزاییم.
عزیزان و نور چشمان ما در جبهه‏ هاى جنوب و غرب هر روز با سرکوبى اشرار امریکایى و عقب راندن و به جهنم فرستادن جنود شیطان، براى اسلام سربلندى و  عظمت خلق مى‏نمایند، به طورى که تاب تحمل این پیروزى‏ها را از امریکاییانِ خارج و داخل، منافق و منحرف، سلب نموده و بر جنون و وحشیگریهاى آنان افزوده است. شما فرضاً شهید بهشتى را گناهکار بدانید، شهداى دیگر مثل شهید مدنى و شهید دستغیب، که جز تربیت محرومان و هدایت مردم گناهى نداشته‏اند، با چه انگیزه شهید مى‏کنید. شما به گمان خود اگر اینان را به جرم وفادارى به اسلام و طرفدارى از محرومان و مظلومان مستحق قتل مى‏دانید اطفال معصومى که در گهواره جاى دارند و زبان باز نکرده‏اند چه گناهى دارند؛ جز آنکه اطفال مسلمانانى هستند که مخالف سلطه امریکا به جان و مالشان مى‏باشند؟! امروز روز جمعه و نماز و عبادت، دست جنایتکار امریکائیان یک شخص ارزشمند که مربى بزرگ و عالمى عامل، که گناهش فقط تعهد به اسلام بود، از دست ملت ایران و اهالى محترم فارس گرفت و حوزه‏هاى علمیه و اهالى ایران را به سوگ نشاند. حضرت حجت الاسلام و المسلمین شهید حاج سید عبد الحسین دستغیب را که معلم اخلاق و مهذّب نفوس و متعهد به اسلام و جمهورى اسلامى بود با جمعى از همراهانش به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت و ابرجنایتکار زمان ایفا کردند، به گمان آنکه به ملت رزمنده ایران آسیب رسانند و آنان را در راه هدف به سستى بکشند. این کوردلان نمى‏بینند که در هر شهادتى و در هر جنایتى ملت متعهد به اسلام و کشور مصمم‏تر و در صحنه حاضرترند؟ اینان پس از بمباران شهرها در جنوب و غرب و قتل عامهاى فجیع مردم بى‏پناه، فریاد «جنگ جنگ تا پیروزى» را نشنیده‏اند که ملت وفادار، شهادت را در راه خداوند با آغوش باز پذیرا هستند؟ یا مى‏خواهند شکستهاى لشکر کفر را و آتشى که به جان دوستان و اربابانشان از پیروزى رزمندگان ایران افتاده است با خون این مردان خدا فرونشانند؟ اینک سزاوار است اصحاب نظر و ارباب تحلیل در این شرارتها و جنایتها فکر کنند که انگیزه آنکه در هر پیروزى و دنبال هر شکست حزب بعث‏ امریکایى یک جنایت بزرگ از این منافقان و منحرفان واقع مى‏شود چیست. از باب اتفاق نمى‏شود باشد که دنبال پیروزى آبادان جنایتى واقع، و دنبال فتح بستان، باز جنایتى و امروز به دنبال فتح عظیم در غرب و شکست مفتضحانه دشمنان اسلام، این جنایت بزرگ واقع شد آیا اینها هم من باب اتفاق است یا حساب شده یا دیکته شده عمل مى‏شود؟ آیا ما این بزرگان، علما و معلمان ارزشمند را براى جبران شکست امریکا در منطقه و صدام امریکایى در جبهه‏ها از دست مى‏دهیم؟ رحمت خداوند بر این مجاهدان عظیم الشأن که شهادتشان پیروزى اسلام را بیمه مى‏کند و ننگ و نفرت بر امریکاى جنایتکار و دست نشاندگان و هواداران آن.
این جانب این ضایعه بزرگ و فاجعه اسفناک را بر حضرت مهدى- ارواحنا فداه- و ملت شجاع ایران و اهالى معظّم استان فارس و خانواده آن شهید تسلیت مى ‏دهم و به پیشگاه مقدس پیامبر اسلام این فداکاریهاى ملت اسلام و مجاهدات قشرهاى مختلف ایران را تبریک عرض مى‏کنم، و براى خاندان این شهید پر افتخار از خداوند تعالى توفیق صبر و بردبارى و سلامت طلب مى‏نمایم.
سلام بر مجاهدان بزرگوار اسلام، و درود بر رزمندگان غرب و جنوب، و تهنیت بر نیروهاى نظامى و مردمى پیروزى‏آفرین در جبهه غرب. از خداوند تعالى پیروزى نهایى لشکر اسلام را بر قدرتهاى شیطانى مسألت مى‏نمایم. و السلام على عباد اللَّه الصالحین. روح اللَّه الموسوی الخمینى‏ » صحیفه امام، ج‏15، ص،417- 419   منبع: تبیان



نظرات 1 + ارسال نظر
(*◕‿◕)عاشق یک لحظه نگاهت (*◕‿◕) سه‌شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:02 ق.ظ http://rahmat14.blogfa.com

... ♥[گل]
خدایــا برای دوستانم از تو میخواهم : دلشان را چنان در جویبــار زلال رحمتت شستشو دهی که هر کجا تردیدی هست ایمـان ، هر کجا زخمی هست مرهم، هر کجا نومیدی هست امیــد، هر کجا نفرتی هست عشق، جای آنرا فرا گیرد. آمیـــن یا رب العالمین ... ♥[گل]روز هر چند خسته و هر قدر هم که گرفتار باشی
در انتهای شب نگرانی هایت را به خدا بسپار و آسوده بخواب
خدا بیدار است !
دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه
دوباره خاطره‌ای از طراوتی دلخواه

پُر از نشانة شوق است کهکشان خیال
پر از صدای تماشاست کوچه‌های نگاه

گذشت یازده، امشب شب دوازده است
که عکس ماه بیفتد میان برکه و چاه

شلالِ گیسوی شب شد سپید از مهتاب
رسید پیک سحر، بر دمید صبح پگاه

کجاست ماه تمامی که عین خورشید است
سروربخش به ناگاه جانِ جان‌آگاه

جوانه زد دل آیین، شکفت شاخه دین
بهار باور مردم، سپید، سرخ، سیاه

که آن سلاله خوبان معدَلَت گستر
رسد به داد دل مردم عدالت‌خواه

بیا که دست امید است و دامن تو عزیز
بیا که منتظران تواَند چشم به راه

عرض سلام و ادب و تبریک سال نو نهایت امتنان از حضورتان و نظر زیباتان ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه صدیقه را خدمت شما تسلیت می گویم مرسی بدرود
....................................................................

ممنون از نظر خوبتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد