نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

تا نماز نمی ‏خواندند افطار نمی ‏کردند

نماز امام خمینی

پرتال امام خمینی(س):حضرت امام خمینی(س) با وجود مسئولیت ها و وظایف سنگین رهبری حکومت اسلامی، توجه ویژه ای نیز به انجام آداب شرعی و مستحبی داشتند. از جمله در ماه مبارک رمضان که بخش زیادی از اوقاتشان را به خواندن نماز و قرائت قرآن می گذرانیدند.  روایت برخی از نزدیکان حضرت امام را درباره کمیت و کیفیت نمازخواندن ایشان در ماه مبارک رمضان، می خوانید:

  

تا نماز نمی ‏خواندند افطار نمی ‏کردند


امام در ماه رمضان، در هوای پنجاه درجه نجف، با آن سن و سال و ضعف مفرط روزی هجده ساعت روزه می ‏گرفتند و تا نماز مغرب و عشا را همراه با نوافل بجا نمی ‏آوردند افطار نمی ‏کردند.[1] 


روزهای بلند را روزه بودند


امام چهارده سال نجف بودند. از تمام بچه ‏ها دور بودند، هوای به آن گرمی نجف را تحمل می ‏کردند و در آنجا روزهایی به آن بلندی را روزه می ‏گرفتند. کارگر منزلشان صبح که می ‏آمد گلایه می‏ کرد می‏ گفت: «خانم من سینی غذای آقا را که می ‏برم، اصلاً وقتی بر می ‏گردانم احساس نمی‏ کنم از این سینی غذایی خورده شده است، شاید یک کمی مثلاً یک نصفه کتلت خورده ‏اند.» آقا با این شرایط روز به آن بلندی نجف را روزه می‏ گرفتند.[2] 


با زبان روزه تمام نافله ‏ها را می‏ خواندند


وقتی امام در ماه مبارک رمضان در فصل گرمای نجف برای نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آیت ‏الله بروجردی تشریف می‏ آوردند اول هشت رکعت نوافل ظهر را می ‏خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه نسبتاً طولانی به جا می ‏آوردند و بعد از تعقیب نماز ظهر هشت رکعت نوافل عصر را می ‏خواندند و بعد نماز عصر را با اذان و اقامه مانند نماز ظهر ادا می ‏کردند و بعد از تعقیبات تشریف می‏ بردند. این کار در آن سن و آن هوای گرم و آن حال روزه کار آسانی نبود که حتی جوانها بتوانند موفق به آن بشوند. اما امام با اقبال تمام این گونه جدیت در عبادت داشتند.[3] 


 ما جوانها تاب نافله نداشتیم


من در ماه مبارک رمضان همانند سایر ماهها نماز ظهر و عصر را با امام در مسجد شیخ واقع در بازار نجف بجا می ‏آوردم، ولی نماز مغرب و عشا را با آیت ‏الله آقای سید عبدالعلی سبزواری می‏ خواندم. زیرا امام با آن کهولت سن و ضعف حتی در ایامی که ماه مبارک مصادف با گرمای سوزان در روزهای بلند تابستان بود، مقیّد به انجام نافله مغرب و عشا بودند. در حالی که ما با اینکه جوان بودیم و تاب مقاومت بیشتری داشتیم، مایل بودیم هرچه زودتر نماز مغرب و عشا را بدون نافله به اتمام برسانیم و به افطار برسیم.[4] 


دستهایشان به آسمان بلند بود


حاج احمد آقا می ‏گفت: در نجف شبی در ماه رمضان، پشت بام خوابیده بودم. خانه ایشان یک خانه کوچک 45 متری بود، بلند شدم دیدم که صدا می‏آید و بعد متوجه شدم که آقاست که در تاریکی در حال نماز شب خواندن است و دستهایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه می ‏کند. برنامه عبادی ایشان این بود که شب تا صبح در ماه مبارک رمضان نماز و دعا می‏ خواندند.[5] 


زار زار گریه می‏ کردند


در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، نیمه شبی برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور متوجه شدم که امام زار زار گریه می ‏کند هق هق گریۀ آقا که در فضا پیچیده بود واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد که چگونه امام در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز می‏ نمودند.[6] 


 دستمال کفاف اشکشان را نمی ‏داد


رمضان سال قبل از رحلت امام را خوب به یاد دارم. بعضی وقتها هر بار که به دلیلی نزد ایشان می ‏رفتم و سعادت پیدا می‏ کردم با ایشان نمازبخوانم، وارد اتاقشان که می ‏شدم می ‏دیدم قیافۀ ایشان کاملاً برافروخته است و چنان اشک می ‏ریختند که دیگر دستمال کفاف اشکشان را نمی ‏داد و کنار دستشان حوله می ‏گذاشتند. امام شبها چنین حالتی داشتند و این واقعاً معاشقۀ ایشان با خدا بود.[7]






[1] ـ حجةالاسلام و المسلمین سید حمید روحانی -  پاسدار اسلام -  ش 1 -  ص 55.[2] ـ صدیقۀ مصطفوی -  سروش -  ش 476 -  ص 11.[3] ـ آیت‏ الله قدیری -  ویژه ‏نامه روزنامه جمهوری اسلامی -  خرداد 70 -  ص 66.[4] ـ حجةالاسلام و المسلمین سید مجتبی رودباری -  پا به پای آفتاب -  چاپ جدید -  ج 4 -  ص 161.[5] ـ حجةالاسلام و المسلمین ناصری - سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی - ج 4 - ص 129.[6] ـ یکی از محافظین بیت امام -  در رثای نور -  ص 62.[7] ـ فاطمۀ طباطبایی -  ص 180.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد