نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

چگونه نوفل لوشاتو یکى از خبرسازترین نقاط جهان شد

اغفال روشنفکرهاى ناآگاه

 

بنا بر این، اسلام را [معرفى کردند] به اینکه اولًا مکتبش بیش از اینکه یک نمازى خوانده بشود و یک روزه اى گرفته بشود و اینها، نیست و کارى به زندگى مردم ندارد، کارى به دنیاى مردم ندارد؛ و از آن طرف روحانیون را معرفى کردند که قدرتها اینها را روى کار آوردند براى اینکه افیون باشند از براى جامعه. اینها مردم را خواب کنند، سست کنند، که اگر آنها ببرند [اموال مردم ] را، اینها نتوانند حرف بزنند؛ یعنى دیگر مردم را نگذارند حرف بزنند. اینها خواب کنند مردم را، و آنها ... اموالشان را ببرند. این را این قدر تبلیغ کردند و گفتند که حتى بعض روشنفکرهاى ما هم که بى اطلاع از قرآن و سنت بودند، باورشان آمده است؛ و آنها هم دنبال کردند و هم نفس شدند با آنها. ما نباید هر حرفى که بشنویم یا منتشر باشد بین اقشارى، نباید بى دلیل مطلب را قبول کنیم. انسان اگر بى دلیل یک مطلبى را قبول کند، این مریض است؛ انسان سالم نمى شود یک مطلبى به او بگویند و بى دلیل، همین طورى وقتى گفتند، قبول کند.

 

امامان شیعه و نهضتهاى شیعى

 

مى گویند مردی که از [مدینه ] برمى دارد امام- علیه السلام- را مى آورد در اینجا، یا حضرت عسکرى را در سامرا چندین سال نگه مى دارد و تحت فشار و در نظام، در عَسْکر ... در جُند ایشان را نگه مى دارد و محبوس است امام- علیه السلام- در آنجا. این از باب این [بود] که نماز مى خواست بخواند؟ خوب ...، خود آنها هم نماز مى خواندند، به نماز چه کار داشتند؟ چون امام- علیه السلام- پسر پیغمبر بود، آن وقت پسر پیغمبر خیلى هم [مورد احترام بود]؛ اگر پسر پیغمبر سر جاى خودش مى نشست و کار نداشت به مردم، چیزى نبود؛ اما آنها گاهى به اشاره آنها ... (چون موردى بود که اگر مى فهمیدند، ریشه اینها را مى کندند) در ظاهر وقتى که یکى از این هاشمیون قیام مى کردند بر ضد حکومتها؛ در ظاهر اینها یک انتقاد صورى هم از آن مى کردند، لیکن با دست اینها بود. اینها آنها را وادار مى کردند به اینکه این کار را بکنند. دعا مى کند امام- علیه السلام- به زید و امثال اینها که قیام کردند بر ضد این خلفا و بر ضد این قدرتمندها. روحانیت همیشه مخالف با قدرتمندها بوده است. اگر یکوقت شما، مثلًا فرض کنید یک فردى، چند نفرى دیدید که سازشى کرده است یا منحرف است، به اسلام مربوط نیست. مکتب [او] این مکتب نیست؛ و یا اینکه یک مقتضیاتى مى بیند که در این مقتضیات الآن صلاح اینست که این طور عمل بکند.

 

   ادامه مطلب ...