نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

لزوم حضور قرآن در تمام شئون زندگی


پس اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است. احکام قرآن مهجور است به اینکه در مأذنه‏ها اذان می‏گویید و نماز می‏خوانید و اکثر احکام سیاسی اسلام را اعتنا به آن ندارید، از مهجوریت بیرون نمی‏رود قرآن. البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شئون زندگی انسان از امور لازم است، لکن کافی نیست. قرآن باید در تمام شئون زندگی ما حاضر باشد. 

ادامه مطلب ...

شهادت شهید بهشتی و آثار آن


شما دیدید که صبح آن روزی که مرحوم آقای بهشتی و آن هفتاد نفر مظلوم در آنجا، آنطور به وضع فجیع شهید شدند، مردم فرق کردند؛ یکدفعه تمام صحبتها برگشت. آنهایی که فریاد[می‏زدند،]همانهایی که بهشان تزریق کرده بودند که این آدم چطور و کذا و کذاست و آنطور برای ایشان شعار به ضد ایشان می‏دادند، یکدفعه شعارها برگشت و به نفع ایشان شد؛ یعنی، به نفع اسلام شد. حزب شما هم معرفی‏اش آنطوری که در آن‏وقت می‏کردند، همین طورها بود که این حزبی است که حزب حاکم و انحصار طلب و کذا و کذا و چنان[است.]خوب، من البته تمام حزب را که من نمی‏شناختم و نمی‏شناسم، لکن افرادی که این حزب را ایجاد کردند، خوب، من می‏شناختم. من آقای خامنه‏ای را بزرگش کردم. من آقای هاشمی را بزرگ کردم، من آقای بهشتی را بزرگش کردم. دیدم اینها را از اول تا آخر. بسیاری از اینها[را،]خوب، من می‏شناختم که اینها اشخاصی نیستند که نه، انحصار طلب به آن معنایی که آنها می‏گویند،[نیستند.]  ادامه مطلب ...

اینکه این یک آدم خوبی است، اول وقت نمازش را می‏خواند.این برای مجلس کفایت نمی‏کند


و مجرد اینکه این آدم یک آدم خوبی است خیلی، اول وقت نمازش را می‏خواند و نماز شب می‏خواند.این برای مجلس کفایتنمی‏کند. مجلس اشخاص سیاسی لازم دارد، اشخاص اقتصاددان لازم دارد، اشخاص سیاستمدار لازم دارد، اشخاص مطلع بر اوضاع جهان لازم دارد. باید تعهد به اسلام باشد و موافقت با جمهوری اسلامی‏باشد لکن این مسائل هم باشد. در یک مجلس باید همه چیز باشد در این کمیسیونهای مجلس از امور ارتشی و کشاورزی و اقتصاد و همه چیز بحث می‏شود،باید مطلع باشند اینها.  ادامه مطلب ...

انگیزۀ الهی در عظمت حرکت انبیا


دانشگاه را باید شما روبه خدا ببرید، رو به معنویت ببرید و همۀ درسها هم خوانده بشود، همۀ درسها هم برای خدا خوانده بشود. اگر این را توانستید که شما برای این کار بروید و این کار را بکنید، در کارتان موفقید، چه برسید به مقصدتان، چه نرسید به مقصدتان. 
ادامه مطلب ...

با اینها ما چه بکنیم؟ با این مقدسها

با این جمعیت نمازخوان و متدین چه بکنم؟

با اینها ما چه بکنیم؟ با این مقدسهایی که از اینها پشتیبانی می‏کنند و با هم ائتلاف کردند، وبا منافقین هم از اول ائتلاف داشتند، با این مسلمانهای نمازخوان ما چه بکنیم؟ اینکه من گفتم درد دل خودمان را باید در میان بگذاریم، برای این بود که «سعدی از دست دوستان فریاد»!  ادامه مطلب ...

وظیفه خطیر روحانیت


وظیفۀ خطیر روحانیت

باید کوشش بکنیم ما معمَّمین، ما که خودمان اسممان را روحانی گذاشتیم، چه طبقۀ اهل منبر باشند، چه اهل محراب باشند، چه از قشرهای دیگر، همین بنگاه، این بنگاه را بنگاه اسلامی‏اش کنیم. ما که امروز همچو قدرتی خدا بهمان داد و اعطای خدا بود ـ لیس الاّ[1]ـ برای این نیم توجهی بود که به اسلام شد و همه گفتند اسلام را می‏خواهیم. یک همچو قدرتهایی را از بین بردیم، بردید. و همۀ قشرها هم در این شرکت داشتند؛ زنها، مردها، بچه‏ها، بزرگها، همه. روحانی، دانشگاهی، همه، ما که الآن این قدرتها را از بین بردیم، و الآن هم مدّعی هستیم که رژیم ما رژیم اسلامی است و جمهوری ما جمهوری اسلامی است، باید اکتفا به این نکنیم که یک لفظی را برداشتیم، یک لفظ دیگر جایش گذاشتیم؛ یا یک رژیمی را منقرض کردیم؛ یک رژیم دیگری جایش گذاشتیم. باید ما همه متوجه این معنا باشیم که لااقل این محیط بنگاه روحانی این محیطی که سرو کار دارند با قلوب مردم، دعوت می‏کنند مردم را و سر و کارشان با دلهای مردم است، شمایی که سر و کارتان با جان مردم است باید کوشش کنید که جان خودتان را، قلب خودتان را اصلاح کنید، الهی کنید؛ که وقتی که منبر می‏روید مثل منبرهای ـ البته نمی‏شود ـ شیعۀ آن صاحب منبر حقیقی، که حضرت امیر ـ سلام اللّه‏ علیه ـ هست، باشد که هر چه می‏گفت از قلب الهی سرچشمه می‏گرفت: ضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الخَنْدَقِ أفْضَلُ مِن کذا[2]. این نه اینکه مسئله این بود که تمام کفر با تمام اسلام مقابله کردند، از این جهت شده است. ما اگر فرض می‏کردیم که غیر حضرت امیر، همین ضربه را زده بود و همان شکست هم داده بود، باز اصلاً معلوم نبود که یک فضیلتی داشته باشد، تا فضیلتش از نماز انبیا هم بالاتر باشد. این ضربه ضربتی بود که از روح امیرالمؤمنین سرچشمه گرفته بود. همۀ ایامی که ضربت می‏زد فضیلتش بالاتر از همه بود؛ برای اینکه قلب، قلب الهی بود؛ قلبی بود که غیر 

ادامه مطلب ...