ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یک نویسندهای که از اول که وارد میشود «بسماللّه الرحمن الرحیم» در کلامش مینویسد و بعد هم از «جمهوری اسلامی» شروع میکند[ستایش]کردن و[تمجید]کردن، تعریف کردن. لکن از زیر لطمه بر اسلام وارد میشود. با این نمیشود الآن کاری کرد. هر کاری بخواهید بکنید میگویند او یک مسلمان است؛ یک آدم حسابی است. نمیشود، این تا افشاء نشود. تا مشتش باز نشود توی مردم. این مقدسمآبی که هر روز میرود پشت سر فلان آقا نماز میخواند و گاهی هم سهم امام میدهد برای اغفال آن آقا، لکن در واقع مخالف با این رژیم است و میخواهد بزند این رژیم را و از هم بشکند، مشکل است با او معارضه کردن. این را جز افشاگری الآن جور دیگر راه نداریم. راه این است که مطالب اینها و خیانتهای اینها را هر کس پیدا کرد این را بگوید که این طور شد. البته اَعراض مسلمین محترم است و کسی حق ندارد که همینطور بیخودی هر کس هر طوری دلش بخواهد، با هر کس دشمن است بگوید این ساواکی است، نمیدانم این[وابسته]است. اعراض مردم محترم است. مگر اینکه معلوم بشود که این عِرض اسلام را میخواهد ببرد. آن وقت دیگر محترم نیست.
کجا