1381/06/16
پیام به دوازدهمین اجلاس سراسری نماز
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به دوازدهمین اجلاس سراسری نماز ضمن یادآوری نکات پیام سال گذشته به اجلاس نماز و تأکید بر لزوم تشریفاتی ندانستن این نکات تصریح کردند: اکنون مسؤولان اجرایی مخاطب مطالبات مطرح شده در پیام سال گذشته، باید به این سؤال پاسخ دهند که تا چه حد به وظایف خود عمل کردهاند و از رئیس جمهور و دیگر مسؤولان عالیرتبه انتظار میرود که ضمن مواجه کردن دستاندرکاران با این سؤال اساسی، پاسخ فعال آنان را درخواست نمایند. متن پیام به این شرح است:
بسماللَّه الرّحمن الرّحیم
این گردهمایى را که همه ساله با حضور بلندپایگان علمى و سیاسى کشور تشکیل مىگردد، باید یکى از مهمترین گردهمایىها شمرد، زیرا موضوع آن نماز است که برترین فریضه دینى است و مخاطب آن همهى آحاد ملتاند و از این رو لازم است که دستاندرکاران اجرایى ذیربط نکاتى را که در آغاز این گردهمایى خطاب به آنان تذکر داده مىشود صرفاً یک توصیهى تشریفاتى نینگارند. در پیام سال گذشتهى اینجانب به حاضران این گردهمایى و دیگران چنین آمده است:
«انسان که از سوئى گاه مظهر برترین و زیباترین حقایق هستى است، از سوئى دیگر، گاه محلّ بُروز زشتیها و پستیهاى بىهمانند نیز مىگردد. اگر در جائى و زمانى او را مظهر آگاهى و محبت و فداکارى یا خردمندى وآفرینندگى و پیشرفت در عرصههاى تعالى، یا آیت شوق و شور و امید مىبینیم، در جائى و زمانى دیگر او را دچار غفلت و کینه و خودخواهى، یا جهل و عادت و رکود، یا سستى و نومیدى و بدبینى مشاهده مىکنیم.
این عنصر با استعداد، مىتواند برترین موجود گیتى تا پستترین پدیدهى هستى گردد. او مجهّز به همهى ابزارها و زمینههاى تعالى و تکامل معنوى و مادى، آفریده شده است. سرشت او، نیک و راهِ نیکى به روى اوباز است. خرد و قدرت بر تصمیمگیرى و انتخاب، دو بال تواناى اویند. و رسولان الهى راهنمایان و امیددهندگان و کمک کنندگان به او.
اما او با این حال مىتواند تسلیم ضعفها و هوسها و خودخواهیها یا جهلها و غفلتها و عادتهاى خود شود و خود را از همهى آن بشارتها و امیدها و معراجها محروم سازد. این همان است که آن را باید «فسادپذیرى انسان» نامید و همان است که در عمر دراز بشریت و نیز در عمر هر یک از آحاد بشر، بزرگترین مصیبت او و خطرناکترین تهدید او به شمار رفته است و مىرود.
براى پیشگیرى و نیز درمان این آفت بزرگ، دین خدا «ذِکر» را به انسان آموخته است. ذِکر یعنى حقیقت را به یاد آوردن، خود را در برابر خدا یافتن، به او گوش سپردن و به او دل دادن.
یعنى از دلمشغولیهائى که آدمى را اسیر وسوسهى هوسها مىکند، یا میل به برترىجویى و کینورزى و آزمندى او را ارضا مىسازد، خود را رها ساختن، یعنى او را از جهنمى که براى خود فراهم کرده است، به بهشت صفا و اُنس و بَهجَت و اَمن بردن.
و نماز با ترکیب هماهنگ دل و زبان و حرکت، نابترین و کاملترین نمونه و وسیلهى ذکر است.
انسان در زندگى شخصىاش، گاه بر اثر محنتها و شدّتها و مصیبتها، و در زندگى جمعىاش، گاه با حوادث تحوّل آفرین مانند حرکت عمومى به سوى جهاد یا انفاق یا کمک به نیازمندان، به عامل ذکر نزدیک مىشود، و گاه با سرگرمیهاى هوسآلود و غرق شدن در سَرخوشى و اشرافیگرى و عیشبارگى، از آن دور مىافتد. عنصرى که مىتواند در همهى این احوال او را به بهشت «ذِکر» نزدیک یا نزدیکتر کند، نماز است.
نماز در حالات آمادگى روحى، به آدمى عروج و حال و حضور بیشتر مىبخشد و در حالات غفلت و ناآمادگى، در گوش او زنگ آماده باش مىنوازد و او را به آن وادى نورانى نزدیک مىسازد.
لذا نماز در هیچ حالى نباید ترک شود. در عین شدت و مِحنت، در بُحبوحهى میدان جهاد، در هنگام فراغ و آسایش، و حتى در میان محیط لجنآلودى که انسان با هوسها و کینهها و شهوتها و خودخواهیها، پیرامون خود پدید آورده است. نماز یک شربت مقوّى و شفا بخش است، باید آن را با دل و جان خود نوشید و از هر نقطه که در آن واقع شدهایم، یک گام یا یک میدان به بهشت رضوان نزدیک شد.
از این روست که نه حَىَّ علىالجهاد و نه حَىَّ على الصوم و نه حَىَّ على الانفاق، نگفتهاند، ولى در هرروز بارها سرودهاند: حىّ علىالصلاة.
در دوران انقلاب و جنگ تحمیلى، نماز، ما را در حرکتمان مصمّمتر و نیرومندتر مىکرد، و امروز که خطر غفلت و عیشبارگى و آرزوهاى حقیر و تنگنظرانه و عادتها و روزمرّگیها ما را تهدید مىکند، نماز به ما مصونیّت مىبخشد و بنبستهاى پندارى ما را مىشکند و راه ما را روشن و افق را درخشان مىسازد.
این تنها برگى از کتاب مناقب نماز است، و همین براى به راه انداختن حرکتى جدّىتر از گذشته، مىتواند انگیزهئى ژرف و کارآمد پدید آورد.
همه باید در این حرکت بزرگ که شایسته است جهاد نامیده شود، خود را مُلتزم و متعهد بدانند. علماى دین، روشنفکران، هنرمندان، جوانان، پدران و مادران و همسران، دارندگان منبرها و رسانهها، نویسندگان، و بیش از همه مسئولان بخشهاى حکومتى مانند: وزارتهاى آموزش و پرورش، علوم و فنآورى، ارشاد، صدا و سیما، سازمانهاى تبلیغاتى، مراکز تولید سینمایى، پژوهشگاهها، مدیرانى که نیروى انسانى کلانى در قبضهى امر و نهى آنهایند، مانند: نیروهاى مسلّح، وزارتخانهها، کارگاهها، دانشگاهها و مدارس، وسایل حمل و نقل و غیره و غیره..
اینان هر یک به گونهاى مىتوانند و مىباید در این حرکت همگانى سهیم گردند و نقش ویژهى خود را بگزارند.
این کار با سهلانگارى و کم همّتى به سرانجام خود نمىرسد. از برترین شیوهها و فنىترین و هنرىترین ابزارها باید بهره گرفته شود.
نمایش نماز جماعت مهجورى، با جمع معدودى، آنهم از فرسودگان بىنشاط، ترویج نماز جماعت نیست. همچنانکه پخش صداى اذان از رسانههاى صوت و تصویر، کافى نیست. جوانهاى ما هزاران صف جماعت پرشور و حال در سراسر کشور تشکیل مىدهند، مردم زیادى از آنان که فیلمهاى سینمائى در گزارش واقعیتهاى زندگى آنان ساخته مىشود، اهل نماز و نیاز و تهجدند، حنجرههاى بسیارى از روى ایمان و تعبّد در هنگام اذان، صدا به این سرود معنوى بلند مىکنند، گروههاى انبوهى در هنگام نماز از کار روزانه دست کشیده به مسجد رو مىآورند، اینها مىتواند در ساختهاى هنرى، چهرهى زیبا و ترغیب کنندهى این فریضهى نجاتبخش را به همه نشان دهد. در دانشگاهها و دیگر مراکز انسانى انبوه، مسجد مىتواند جایگاه امن و صفا باشد، و امام جماعت، غمگسارى و راهنمائى و همدلى را در کنار اقامهى نماز، در آن مهبط رحمت و هدایت الهى به نمازگزاران هدیه کند.
مجامع دانشجوئى و دانشآموزى در آن صورت، جذابترین مرکز تجمع خود را مسجد دانشگاه و مدرسه خواهند یافت و پایگاه تقوا، پایگاه فعالیت جوانان خواهد شد.
به مدیران آموزش و پرورش و علوم یادآورى مىکنم که سهم مسجدسازى و مسجدپردازى باید در اعتبارات فعالیتهاى فوق برنامه، در ردیف اوّل و بیش از سهم دیگر بخشهاى این سرفصل باشد.
هجرت هفتگى روحانیون مستقر در مراکز نظامى و غیره، به روستاهاى همسایهى این مراکز از توصیههاى پیشین من است که برآن تأکید مىورزم. همچنین فراهم ساختن فضاى مادى و معنوى براى اقامهى نماز در بوستانها و گردشگاهها و نمایشگاهها و امثال آن.
امامان محترم جماعت، اگر خود بر اثر کهولت و غیره نمىتوانند وظیفهى رابطه و اُنس و راهنمایى را براى نمازگزاران، بویژه جوانان فراهم کنند، در کنار خود فضلاى جوان و پرنشاط را به کار گیرند و آنان را در کار با خود شریک سازند.
نمازهاى جمعه باید پایگاه جذب و نصحیت وتعلیم باشد. امامان محترم جمعه با کمک برگزار کنندگان مراسم نماز، همهى سعى خود را در این جهت مبذول دارند.
خدا را سپاس که محیط عمومى کشور، محیط ذکر و نماز و معنویت است، و خدا را سپاس که خیل عظیمى از مردم ما به ویژه جوانان با نماز و نیاز، پیوندى روحى و عاطفى و عقلانى دارند. لیکن این همه باید گامهاى نهائى شمرده نشود و بیش از گذشته تلاش عالمانه و مدبرانه و نازک اندیشانه در این رویکرد به کار رود.»
اکنون این سؤال بسیار جدى و مهمّ براى اینجانب مطرح است، که مسئولان اجرائى مخاطب این مطالبات تا چه حدّ به وظیفهى خود عمل کردهاند. صدا و سیما، آموزش و پرورش، وزارت علوم و سایر مراکز دانشگاهى، وزارت ارشاد اسلامى، سازمان تبلیغات اسلامى، مراکز تولید سینمائى، نیروهاى مسلح، مدیریت حمل و نقل و مدیریتهاى شهرى و دیگران، چه اندازه وظیفهاى را که در این پیام از آنان خواسته شده است به انجام رساندهاند. از ریاست محترم جمهورى و دیگر مسئولان عالیرتبه به جدّ انتظار مىرود که دستاندرکاران را با این سؤال اساسى مواجه سازند و پاسخ فعال آنان را مطالبه کنند.
توفیق همهى حضرات را از خداوند متعال مسئلت مىکنم.
والسلام علیکم و رحمةاللَّه - سیدعلى خامنهاى - 16/06/1381