نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

احکام

شروط هشتگانه برای شکسته خواندن نماز



مسافر باید نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شکسته بجا آورد، یعنی دو رکعت بخواند:



شرط اول: آن که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد.

کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد باید نماز را شکسته بخواند بنابر این اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد باید نماز را تمام کند.

اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند چه همان روز و شب بخواهد برگردد یا غیر آن روز و شب .

اگر سفر، مختصری از هشت فرسخ کمتر باشد یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، نباید نماز را شکسته بخواند و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، در صورتی که تحقیق کردن برایش مشقت دارد باید نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد بنابر احتیاط واجب باید تحقیق کند که اگر دو عادل بگویند، یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است نماز را شکسته بخواند.

اگر یک عادل خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است بنابر احتیاط واجب باید نماز را، هم شکسته بخواند و هم تمام

بخواند و روزه بگیرد و قضای آن را هم بجا آورد.

کسی که یقین دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده باید آن را چهار رکعتی بجا آورد و اگر وقت گذشته، قضا نماید.

کسی که یقین دارد سفرش هشت فرسخ نیست یا شک دارد که هشت فرسخ هست یا نه، چنانچه در بین راه بفهمد که سفر او هشت فرسخ بوده اگر چه کمی از راه باقی باشد باید نماز را شکسته بخواند، و اگر بعد از تمام خواندن نماز فهمید سفرش هشت فرسخ بوده بنابر اقوی باید نماز را دوباره شکسته اعاده نماید. و در صورتی که وقت گذشته باشد باید بنابر احتیاط واجب نماز را دوباره قضا نماید.

اگر بین دو محلی که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند اگر چه روی هم رفته هشت فرسخ شود باید نماز را تمام بخواند.

اگر محلی دو راه داشته باشد یک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد چنانچه انسان از راهی که هشت فرسخ است به آنجا برود باید نماز را شکسته بخواند و اگر از راهی که هشت فرسخ نیست، برود باید تمام بخواند.

اگر شهر دیوار دارد باید ابتدای هشت فرسخ را از دیوار شهر حساب کند، و اگر دیوار ندارد باید از خانه های آخر شهر حساب نماید.



شرط دوم : آن که از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جایی که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آن جا قصد کند جایی برود که با مقداری که آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود یا چهار فرسخ برود و به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز بماند برگردد باید نماز را شکسته بخواند.

کسی که نمی داند سفرش چند فرسخ است مثلا برای پیدا کردن گمشده ای مسافرت می کند و نمی داند که چه مقدار باید برود تا آن را پیدا کند باید نماز را تمام بخواند ولی در برگشتن چنانچه تا وطنش یا جایی که می خواهد ده روز در آن جا بماند هشت فرسخ یا بیشتر باشد باید نماز را شکسته بخواند و نیز اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود باید نماز را شکسته بخواند.

مسافر در صورتی باید نماز را شکسته بخواند که تصمیم داشته باشد هشت فرسخ برود پس کسی که از شهر بیرون می رود و مثلا قصدش این است که اگر رفیق پیدا کند سفر هشت فرسخی برود چنانچه اطمینان دارد که رفیق پیدا می کند باید نماز را شکسته بخواند و اگر اطمینان ندارد باید تمام بخواند.

کسی که قصد هشت فرسخ دارد اگر چه در هر روز مقدار کمی راه برود وقتی به جایی برسد که دیوار شهر را نبیند و اذان آن را نشنود باید نماز را شکسته بخواند ولی اگر در هر روز مقدار خیلی کمی راه برود که نگویند مسافر است باید نمازش را تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

کسی که در سفر به اختیار دیگری است مانند نوکری که با آقای خود مسافرت می کند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است ، باید نماز را شکسته بخواند.

کسی که در سفر به اختیار دیگری است اگر بداند یا گمان داشته باشد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا می شود باید نماز را تمام بخواند.

کسی که در سفر به اختیار دیگری است اگر شک دارد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا می شود یا نه باید نماز را شکسته بخواند و نیز اگر شک او از این جهت است که احتمال می دهد مانعی برای سفر او پیش آید چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد باید نمازش را شکسته بخواند.



شرط سوم: آن که در بین راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، یا مردد شود، باید نماز را تمام بخواند.

اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصمیم داشته باشد که همان جا بماند یا بعد از ده روز

برگردد یا در برگشتن و ماندن مردد باشد، باید نماز را تمام بخواند.

اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصمیم داشته باشد که برگردد باید نماز را شکسته بخواند.

اگر برای رفتن به محلی حرکت کند و بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری برود، چنانچه از محل اولی که حرکت کرده تا جایی که می خواهد برود هشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقیه راه را برودیا نه ، و در موقعی که مردد است راه نرود و بعد

تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند.

اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه، و در موقعی که مردد است مقداری راه برود

و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود یا چهار فرسخ برود و برگردد تا آخر مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.

اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقیه راه را برود یا نه، و در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود چنانچه باقیمانده سفر او هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد ولی بخواهد برود و برگردد باید نماز را شکسته بخواند ، ولی اگر راهی که پیش از مردد شدن و راهی که بعد از آن می رود روی هم هشت فرسخ باشد بنابر احتیاط، نماز را، هم شکسته و هم تمام بخواند اگر چه جمع واجب نیست و نماز شکسته است .



شرط چهارم: آن که نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، یا ده روز یا بیشتر در جایی بماند، پس کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، یا ده روز در محلی بماند باید نماز را تمام بخواند.

کسی که نمی داند پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش می گذرد یا نه، یا ده روز در محلی می ماند یا نه، باید نماز را تمام بخواند.

کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد یا ده روز در محلی بماند و نیز کسی که مردد است که از وطنش بگذرد یا ده روز در محلی بماند اگر از ماندن ده روز یا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم باید نماز را تمام بخواند ولی اگر باقیمانده راه هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد باید نماز را شکسته بخواند.



شرط پنجم: آن که برای کار حرام سفر نکند، و اگر برای کار حرامی مانند دزدی سفر کند، باید نماز را تمام بخواند. و همچنین است اگر خود سفر حرام باشد، مثل آن که برای او ضرر داشته باشد، یا زن بدون اجازه شوهر سفری برود که بر او واجب نباشد، ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

سفری که اسباب اذیت پدر و مادر باشد حرام است و انسان باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.

کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمی کند اگر چه در سفر، معصیتی انجام دهد مثلا غیبت کند یا شراب بخورد باید نماز را شکسته بخواند.

اگر مخصوصا برای آن که کار واجبی را ترک کند مسافرت نماید نمازش تمام است پس کسی که بدهکار است اگر بتواند بدهی خود را بدهد و طلبکار هم مطالبه کند چنانچه در سفر نتواند بدهی خود را بدهد مخصوصا برای فرار از دادن قرض مسافرت نماید باید نماز را تمام بخواند ولی اگر مخصوصا برای ترک واجب مسافرت نکند باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

اگر سفر او سفر حرام نباشد ولی حیوان سواری یا مرکب دیگری که سوار است غصبی باشد نمازش شکسته است ولی اگر در زمین غصبی مسافرت کند بنابر احتیاط واجب باید نماز را، هم شکسته و هم تمام بخواند.

کسی که با ظالم مسافرت می کند اگر ناچار نباشد و مسافرت او کمک به ظالم باشد باید نماز را تمام بخواند و اگر ناچار

باشد یا مثلا برای نجات دادن مظلومی با او مسافرت کند، نمازش شکسته است .

اگر به قصد تفریح و گردش مسافرت کند حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند.

اگر برای لهو و خوشگذرانی به شکار رود نمازش تمام است و چنانچه برای تهیه معاش به شکار رود نمازش شکسته است و اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود احتیاط واجب آن است که نماز را، هم شکسته و هم تمام بخواند و باید روزه نگیرد.

کسی که برای معصیت سفر کرده، موقعی که از سفر برمی گردد اگر توبه کرده، باید نماز را شکسته بخواند و اگر توبه نکرده، و چیزی هم که بازگشت را از جزئیت سفر معصیت خارج کند حادث نشده باشد باید تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

کسی که سفر او سفر معصیت است، اگر در بین راه از قصد معصیت برگردد چنانچه باقیمانده راه هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد باید نماز را شکسته بخواند.

کسی که برای معصیت سفر نکرده اگر در بین راه قصد کند که بقیه راه را برای معصیت برود، باید نماز را تمام بخواند ولی

نمازهایی را که شکسته خوانده صحیح است .



شرط ششم: آن که از صحرانشین هایی نباشد که در بیابانها گردش می کنند و هر جا آب و خوراک برای خود و حشمشان پیدا کنند می مانند و بعد از چندی به جای دیگر می روند و صحرانشینها در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.

اگر یکی از صحرانشینها برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتشان سفر کند، چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد احتیاطا

واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

اگر صحرانشین برای زیارت یا حج یا تجارت و مانند اینها مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند.



شرط هفتم: آن که شغل او مسافرت نباشد، بنابراین شتردار و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند اینها، اگرچه برای بردن اثاثیه منزل خود مسافرت کنند، در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخوانند، ولی در سفر اول اگرچه طول بکشد، نمازشان شکسته است .

کسی که شغلش مسافرت است اگر برای کار دیگری مثلا برای زیارت یا حج مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند ولی اگر مثلا شوفر، اتومبیل خود را برای زیارت کرایه دهد و در ضمن خودش هم زیارت کند، باید نماز را تمام بخواند.

حمله دار یعنی کسی که برای رساندن حاجی ها به مکه مسافرت می کند چنانچه شغلش مسافرت باشد باید نماز را تمام بخواند، و اگر شغلش مسافرت نباشد، باید شکسته بخواند.

کسی که شغل او حمله داری است و حاجی ها را از راه دور به مکه می برد، چنانچه تمام سال یا بیشتر سال را در راه باشد، باید نماز را تمام بخواند.

کسی که در مقداری از سال شغلش مسافرت است ، مثل شوفری که فقط در تابستان یا زمستان اتومبیل خود را کرایه می دهد، باید در سفری که مشغول به کارش هست نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

راننده و دوره گردی که در دو سه فرسخی شهر رفت و آمد می کند، چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخی برود ، باید نماز را شکسته بخواند.

کسی که شغلش مسافرت است، اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد چه بدون قصد بماند، باید در سفر اولی که بعد از ده روز می رود، نماز را شکسته بخواند.

کسی که شغلش مسافرت است، اگر در غیر وطن خود ده روز بماند در سفر اولی که بعد از ده روز می رود، باید نماز را

شکسته بخواند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد یا نداشته باشد.

کسی که شغلش مسافرت است، اگر شک کند که در وطن خود یا جای دیگرده روز مانده یا نه، باید نماز را تمام بخواند.

کسی که در شهرها سیاحت می کند و برای خود وطنی اختیار نکرده ،

بایدنماز را تمام بخواند.

کسی که شغلش مسافرت نیست، اگر مثلا در شهری یا دهی جنسی دارد که برای حمل آن مسافرتهای پی در پی می کند باید نماز را شکسته بخواند.

کسی که از وطنش صرف نظر کرده و می خواهد وطن دیگری برای خود اختیار کند، اگر شغلش مسافرت نباشد باید در مسافرت نماز را شکسته بخواند.



شرط هشتم: آن که به حد ترخص برسد، یعنی از وطنش یا جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند، به قدری دور شود که دیوار شهر را نبیند و صدای اذان آن را نشنود، ولی باید در هوا غبار یا چیز دیگری نباشد که از دیدن دیوار و شنیدن اذان جلوگیری کند، و لازم نیست به قدری دور شود که مناره ها و گنبدها را نبیند، یا دیوارها هیچ پیدا نباشد، بلکه همین قدر که دیوارها کاملا معلوم نباشد، کافی است .

کسی که به سفر می رود، اگر به جایی برسد که اذان را نشنود، ولی دیوار شهر را ببیند یا دیوارها را نبیند و صدای

اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آن جا نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسافری که به وطنش برمی گردد، وقتی دیوار وطن خود را ببیند و صدای اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند ولی

مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند وقتی دیوار آن جا را ببیند و صدای اذانش را بشنود. بنابر احتیاط واجب باید

نماز را تأخیر بیندازد تا به منزل برسد، یا نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

هرگاه شهر در بلندی باشد که از دور دیده شود یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود دیوار آن را نبیند کسی که از آن شهر مسافرت می کند، وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود دیوارش از آن جا دیده نمی شد باید نماز خود را شکسته بخواند و نیز اگر پستی و بلندی خانه ها بیشتر از معمول باشد باید ملاحظه معمول را بنماید.

اگر از محلی مسافرت کند که خانه و دیوار ندارد وقتی به جایی برسد که اگر آن محل دیوار داشت از آن جا دیده نمی شد باید نماز را شکسته بخواند.

اگر به قدری دور شود که نداند صدایی را که می شنود صدای اذان است یا صدای دیگری، باید نماز را شکسته بخواند، ولی اگر بفهمد اذان می گویند و کلمات آن را تشخیص ندهد باید تمام بخواند.

اگر به قدری دور شود که اذان خانه ها را نشنود ولی اذان شهر را که معمولا در جای بلند می گویند بشنود نباید نماز

را شکسته بخواند.

اگر به جایی برسد که اذان شهر را که معمولا در جای بلند می گویند نشنود ولی اذانی را که در جای خیلی بلند می گویند بشنود، باید نماز را شکسته بخواند.

اگر چشم یا گوش او، یا صدای اذان غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط، دیوار خانه ها را نبیند و گوش متوسط صدای اذان معمولی را نشنود.

اگر بخواهد در محلی نماز بخواند که شک دارد به حد ترخص، یعنی جایی که اذان را نشنود و دیوار را نبیند رسیده یا نه،

باید نماز را تمام بخواند، و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند، و چون در بعضی موارد اشکال پیدا می کند باید آن جا نماز نخواند یا هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسافری که در سفر از وطن خود عبور می کند وقتی به جایی برسد که دیوار وطن خود را ببیند و صدای اذان آن را بشنود

باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که در بین مسافرت به وطنش رسیده، تا وقتی در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند ولی اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود یا چهار فرسخ برود و برگردد وقتی به جایی برسد که دیوار وطن را نبیند و صدای اذان آن را نشنود باید نماز را شکسته بخواند.

محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.

اگر قصد دارد در محلی که وطن اصیلش نیست مدتی بماند و بعد به جای دیگر رود، آن جا وطن او حساب نمی شود.

تا انسان قصد ماندن همیشگی در جایی که غیر وطن اصلی خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمی شود مگر آن که بدون قصد ماندن آن قدر بماند که مردم بگویند این جا وطن او است .

کسی که در دو محل زندگی می کند مثلا شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیگر می ماند، هر دو وطن او است . و اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار کرده باشد اشکال دارد و باید احتیاط مراعات شود.

در غیر وطن اصلی و وطن غیر اصلی که ذکر شد در جاهای دیگر اگر قصد اقامه نکند نمازش شکسته است چه ملکی در آن جا داشته باشد یا نداشته باشد و چه در آن جا شش ماه مانده باشد یا نه .

اگر به جایی برسد که وطن او بوده و از آن جا صرف نظر کرده نباید نماز را تمام بخواند، اگر چه وطن دیگری هم برای

خود اختیار نکرده باشد.

مسافری که قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلی بماند، یا می داند که بدون اختیار ده روز در محلی می ماند، در آن محل باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند لازم نیست قصد ماندن شب اول یا شب یازدهم را داشته باشد و همین که قصد کند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند باید نماز را تمام بخواند، و همچنین اگر مثلا قصدش این باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز یازدهم بماند، باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند در صورتی باید نماز را تمام بخواند که تمام ده روز را در یک جا بماند، پس اگر بخواهد مثلا ده روز در نجف و کوفه یا در تهران و شمیران بماند باید نماز را شکسته بخواند.


مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند اگر از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز به اطراف آن جا برود چنانچه جایی که می خواهد برود خطه سور بلداقامت یا از بساتین و مزارع و باغات اطراف آن باشد به مقداری که رفتن به آن جا منافی با صدق و اقامت در بلد نباشد باید در تمام ده روز نماز را تمام بخواند ولی چنانچه بخواهد تا کمتر از چهار فرسخ برود چنانچه در نیت او باشد که در بین ده روز فقط یک مرتبه برود و بیش از دو ساعت رفتن و برگشتن را طول ندهد، در همه ده روز باید نمازش را تمام بخواند.

مسافری که تصمیم ندارد ده روز در جایی بماند مثلا قصدش این است که اگر رفیقش بیاید یا منزل خوبی پیدا کند ده روز بماند باید نماز را شکسته بخواند.

کسی که تصمیم دارد، ده روز در محلی بماند، اگر چه احتمال بدهد که برای ماندن او مانعی برسد در صورتی که مردم به احتمال او اعتنایی نکنند باید نماز را تمام بخواند.

اگر مسافر بداند که مثلا ده روز یا بیشتر به آخر ماه مانده و قصد کند که تا آخر ماه در جایی بماند باید نماز را تمام بخواند

ولی اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد کند که تا آخر ماه بماند، باید نماز را شکسته بخواند اگرچه از موقعی که

قصد کرده تا آخر ماه ده روز یا بیشتر باشد.

اگر مسافر قصد کند ده روز در محلی بماند، چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود، یا مردد شود که در آن جا بماند یا به جای دیگر برود، باید نماز را شکسته بخواند و اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود یا مردد شود تا وقتی در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که قصد کرده ده روز در محلی بماند اگر روزه بگیرد و بعد از ظهر از ماندن در آن جا منصرف شود چنانچه یک نماز چهار رکعتی خوانده باشد روزه اش صحیح است و تا وقتی در آن جا هست باید نمازهای خود را تمام بخواند و اگر یک نماز چهار رکعتی نخوانده باشد روزه آن روزش صحیح است اما نمازهای خود را باید شکسته بخواند و روزهای بعد هم نمی تواند روزه بگیرد.

مسافری که قصد کرده ده روز در محلی بماند اگر از ماندن منصرف شود و شک کند پیش از آن که از قصد ماندن برگردد، یک نماز چهار رکعتی خوانده، یانه باید نمازهای خود را شکسته بخواند.

اگر مسافر به نیت این که نماز را شکسته بخواند مشغول نماز شود و در بین نماز تصمیم بگیرد که ده روز یا بیشتر بماند باید نماز را چهار رکعتی تمام نماید.

مسافری که قصد کرده، ده روز در جایی بماند، اگر در بین نماز چهار رکعتی از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول رکعت سوم نشده، باید نماز را دو رکعتی تمام نماید و بقیه نمازهای خود را شکسته بخواند، و اگر مشغول رکعت سوم شده نمازش باطل است، و تا وقتی در آن جا هست باید نماز را شکسته بخواند اگر چه داخل در رکوع رکعت سوم شده باشد.

مسافری که قصد کرده ده روز در محلی بماند اگر بیشتر از ده روز در آن جا بماند تا وقتی مسافرت نکرده باید نمازش را تمام بخواند و لازم نیست دوباره قصد ماندن ده روز کند.

مسافری که قصد کرده ده روز در محلی بماند باید روزه واجب را بگیرد و می تواند روزه مستحبی را هم به جا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.

مسافری که قصد کرده ده روز در جایی بماند اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی بخواهد به جایی که کمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود، باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که قصد کرده ده روز در جایی بماند اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی بخواهد به جای دیگری که کمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آن جا بماند باید در رفتن و در جایی که قصد ماندن ده روز کرده، نمازهای خود را تمام بخواند ولی اگر در جایی که می خواهد برود هشت فرسخ یا بیشتر باشد باید موقع رفتن نمازهای خود را شکسته بخواند و چنانچه در آن جا قصد ماندن ده روز کرد، نمازش را تمام بخواند.

مسافری که قصد کرده ده روز در محلی بماند اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی بخواهد به جایی که کمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد که به محل اولش برگردد یا نه، یا به کلی از برگشتن به آن جا غافل باشد، یا بخواهد برگردد، ولی مردد باشد که ده روز در آن جا بماند یا نه، یا آن که از ده روز ماندن در آن جا و مسافرت از آن جا غافل باشد، باید از وقتی که می رود تا برمی گردد و بعد از برگشتن نمازهای خود را تمام بخواند.

اگر به خیال این که رفقایش می خواهند ده روز در محلی بمانند قصد کند که ده روز در آن جا بماند و بعد از خواندن یک نماز

چهار رکعتی بفهمد که آنها قصد نکرده اند اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتی که در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند.

اگر مسافر بعد از رسیدن به هشت فرسخ، سی روز در محلی بماند و در تمام سی روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سی روز اگر چه مقدار کمی در آن جا بماند باید نماز را تمام بخواند ولی اگر پیش از رسیدن به هشت فرسخ ، در رفتن بقیه راه مردد شود، از وقتی که مردد می شود باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که می خواهد نه روز یا کمتر در محلی بماند اگر بعد از آن که نه روز یا کمتر در آن جا ماند بخواهد دوباره نه روز دیگر یا کمتر بماند همین طور تا سی روز، روز سی و یکم باید نماز را تمام بخواند.

مسافری که سی روز مردد بوده، در صورتی باید نماز را تمام بخواند که سی روز را در یک جا بماند.

منبع تبیان




نماز احتیاط


کسی که نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از سلام نماز باید فورا نیت نماز احتیاط کند و تکبیر بگوید و حمد را بخواند و به

رکوع رود و دو سجده نماید. پس اگر یک رکعت نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد، و اگر دو رکعت نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از دو سجده یک رکعت دیگر مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از تشهد سلام دهد.

نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و باید نیت آن را به زبان نیاورد، و احتیاط واجب آن است که سوره حمد و "بسم الله " آن را هم آهسته بگوید.

اگر پیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد نمازی که خوانده درست بوده، لازم نیست نماز احتیاط را بخواند، و اگر در بین نماز

احتیاط بفهمد، لازم نیست آن را تمام نماید.

اگر پیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد که رکعت های نمازش کم بوده، چنانچه کاری که نماز را باطل می کند انجام نداده، باید آنچه از نماز را که نخوانده بخواند و برای سلام بی جا دو سجده سهو نماید، و اگر کاری که نماز را باطل می کند انجام داده، مثلا پشت به قبله کرده، باید نماز را دوباره بجا آورد.

اگر بعد از نماز احتیاط بفهمد کسری نمازش به مقدار نماز احتیاط بوده، مثلا در شک بین سه و چهار یک رکعت نماز احتیاط

بخواند، بعد بفهمد نماز را سه رکعت خوانده، نمازش صحیح است .


اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد کسری نماز کمتر از نماز احتیاط بوده، مثلا در شک بین دو و چهار، دو رکعت نماز احتیاط بخواند، بعد بفهمد نماز را سه رکعت خوانده، باید کسری نماز را به نماز متصل نموده و نماز را هم دوباره بخواند.

اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد کسری نماز بیشتر از نماز احتیاط بوده، مثلا در شک بین سه و چهار، یک رکعت نماز احتیاط بخواند، بعد بفهمد نماز را دو رکعت خوانده، چنانچه بعد از نماز احتیاط کاری که نماز را باطل می کند انجام داده، مثلا پشت به قبله کرده، باید نماز را دوباره بخواند و اگر کاری که نماز را باطل می کند انجام نداده، باید دو رکعت کسری نمازش را بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.

اگر بین دو و سه و چهار شک کند و بعد از خواندن دو رکعت نماز احتیاط ایستاده یادش بیاید که نماز را دو رکعت خوانده، لازم نیست دو رکعت نماز احتیاط نشسته را بخواند.

اگر بین سه و چهار شک کند و موقعی که دو رکعت نماز احتیاط نشسته یا یک رکعت ایستاده را می خواند یادش بیاید که

نماز را سه رکعت خوانده، باید نماز احتیاط را تمام کند و نمازش صحیح است .

اگر بین دو و سه و چهار شک کند و موقعی که دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را می خواند پیش از رکوع رکعت دوم یادش بیاید که نماز را سه رکعت خوانده باید بنشیند و نماز احتیاط را یک رکعتی تمام کند و بنابر احتیاط مستحب نماز را دوباره بخواند.

اگر در بین نماز احتیاط بفهمد کسری نمازش بیشتر یا کمتر از نماز احتیاط بوده، چنانچه نتواند نماز احتیاط را مطابق کسری نمازش تمام کند بایدآن را رها کند و کسری نماز را بجا آورد و بنابر احتیاط واجب نماز را دوباره بخواند مثلا در شک

بین سه و چهار اگر موقعی که دو رکعت نماز احتیاط نشسته را می خواند یادش بیاید که نماز را دو رکعت خوانده، چون

نمی تواند دو رکعت نشسته را به جای دو رکعت ایستاده حساب کند به احتیاط واجب باید نماز احتیاط نشسته را رها کند و دو رکعت کسری نمازش را بخواند و نماز را هم دوباره بجا آورد.

اگر شک کند نماز احتیاطی را که به او واجب بوده بجا آورده یا نه چنانچه وقت نماز گذشته به شک خود اعتنا نکند و اگر

وقت دارد در صورتی که مشغول کار دیگری نشده و از جای نماز برنخاسته و کاری هم مثل روگرداندن از قبله که نماز را باطل می کند انجام نداده باید نماز احتیاط را بخواند و اگر مشغول کار دیگری شده یا کاری که نماز را باطل می کند بجا آورده یا بین نماز و شک او زیاد طول کشیده احتیاط استحبابی آن است که نماز احتیاط را بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند اگر چه می تواند بنا بر انجام نماز احتیاط گذارد و بر همان اکتفا نماید.

اگر در نماز احتیاط رکنی را زیاد کند یا مثلا به جای یک رکعت دو رکعت بخواند نماز احتیاط باطل می شود و بنابر احتیاط واجب باید دوباره نماز احتیاط، و اصل نماز را بخواند.

موقعی که مشغول نماز احتیاط است اگر در یکی از کارهای آن شک کند چنانچه محل آن نگذشته باید بجا آورد و اگر محلش گذشته باید به شک خود اعتنا نکند مثلا اگر شک کند که حمد خوانده یا نه، چنانچه به رکوع نرفته باید بخواند و اگر به رکوع رفته باید به شک خود اعتنا نکند.

اگر در شماره رکعت های نماز احتیاط شک کند، باید بنا را بر بیشتر بگذارد ولی چنانچه طرف بیشتر شک نماز را باطل می کند بنابر کمتر گذارد و احتیاط مستحب آن است که نماز احتیاط را دوباره بخواند و بعد از آن اصل نماز را اعاده نماید.

اگر در نماز احتیاط چیزی که رکن نیست سهوا کم یا زیاد شود، سجده سهو ندارد .

اگر بعد از سلام نماز احتیاط، شک کند که یکی از اجزاء یا شرایط آن را بجا آورده یا نه به شک خود اعتنا نکند.

اگر در نماز احتیاط تشهد یا یک سجده را فراموش کند احتیاط آن است که بعد از سلام، آن را قضا نماید اگر چه واجب

نیست .

اگر نماز احتیاط و قضای یک سجده یا قضای یک تشهد یا دو سجده بر او واجب شود باید اول، نماز احتیاط را بجا آورد.

حکم گمان در رکعت های نماز حکم یقین است، مثلا اگر در نماز چهار رکعتی انسان گمان دارد که نماز را چهار رکعت خوانده نباید نماز احتیاط بخواند ولی اگر در غیر رکعت ها گمان پیدا کند، باید به احتیاط عمل نماید و دستور در هر موردی طور مخصوصی است که در کتاب های مفصل گفته شده است .

حکم شک و سهو و گمان در نمازهای واجب یومیه و نمازهای واجب دیگر فرق ندارد، مثلا اگر در نماز آیات شک کند که یک رکعت خوانده یا دو رکعت، چون شک او در نماز دو رکعتی است، نمازش باطل می شود.




احکام وقت نماز


موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود، که یقین کند وقت داخل شده است ، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند.

نابینا و کسی که در زندان است و مانند اینها بنابر احتیاط واجب باید تا یقین به داخل شدن وقت نکنند، مشغول نماز

نشوند ولی اگر انسان به واسطه ی ابر یا غبار و مانند اینها که برای همه مانع از یقین کردن است ، نتواند در اول وقت نماز به داخل شدن وقت یقین کند، چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده ،می تواند مشغول نماز شود.

اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند یا انسان یقین کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است .


و همچنین اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده ، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده ، نماز او صحیح است .

اگر انسان متوجه نباشد که باید با یقین به داخل شدن وقت مشغول نمازشود، چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده ، نماز او صحیح است . اگر بفهمد تمام نماز را پیش از وقت خوانده یا بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده است ، نمازش باطل است .

اگر یقین کند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه ، نماز او باطل است . ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد که وقت شده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه ، نمازش صحیح است .

اگر وقت نماز به قدری تنگ است که به واسطه ی به جا آوردن بعضی از کارهای مستحب نماز، مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود، باید آن مستحب را به جا نیاورد. مثلا اگر به واسطه ی خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می شود،باید قنوت نخواند.

کسی که به اندازه ی خواندن یک رکعت نماز وقت دارد، باید نماز را به نیت ادا بخواند. ولی نباید عمدا نماز را تا این وقت

تأخیر بیندازد.

کسی که مسافر نیست ، اگر تا مغرب به اندازه ی خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط نماز عصر را بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا کند. و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند و بعدا باید نماز مغرب را بخواند و به احتیاط واجب نیت ادا و قضا ننماید.

کسی که مسافر است ، اگر تا مغرب به اندازه ی خواندن سه رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عصر را بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا کند. و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند و بعدا مغرب را بدون نیت ادا و قضا به جا آورد.

چنانچه بعد از خواندن عشا معلوم شود که به مقدار یک رکعت یا بیشتر وقت به نصف شب مانده است ،باید فورا نماز مغرب را به نیت ادا به جا آورد.

مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند، و راجع به آن خیلی سفارش شده است . و هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد،بهتر است . مگر آنکه تأخیر آن از جهتی بهتر باشد، مثلا صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.

هرگاه انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اول وقت نمازبخواند، ناچار است با تیمم نماز بخواند، چنانچه بداند یا

احتمال دهد که عذر او تا آخر وقت باقی است ، می تواند در اول وقت نماز بخواند ولی اگر مثلا لباسش نجس باشد یا عذر دیگری داشته باشد و احتمال دهد که عذر او از بین می رود،بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا عذرش برطرف شود. و چنانچه عذر او برطرف نشد،در آخر وقت نماز بخواند. و لازم نیست به قدری صبر کند که فقط بتواند کارهای واجب نماز را انجام دهد، بلکه اگر برای مستحبات نماز مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد، می تواند تیمم کند و نماز را با آن مستحبات به جاآورد.

کسی که مسایل نماز و شکیات و سهویات را نمیداند و احتمال می دهد که یکی از اینها در نماز پیش آید، باید برای یادگرفتن اینها نماز را از اول وقت تأخیر بیندازد. ولی اگر اطمینان دارد که نماز را به طور صحیح تمام می کند، می تواند در اول وقت مشغول نماز شود. پس اگر در نماز مسأله ای که حکم آن را نمی داند پیش نیاید، نماز او صحیح است .

اگر مسأله ای که حکم آن را نمی داند پیش آید، می تواند به یکی از دو طرفی که احتمال می دهد عمل نماید و نماز را تمام کند. ولی بعد از نماز باید مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل بوده ، دوباره بخواند.

اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را مطالبه می کند، درصورتی که ممکن است ، باید اول قرض خود را بدهد، بعد نماز بخواند.

همچنین است اگر کار واجب دیگری که باید فورا آن را به جا آورد، پیش آمد کند. مثلا ببیند مسجد نجس است ،که باید اول مسجد را تطهیر کند، بعد نماز بخواند. و چنانچه اول نماز بخواند معصیت کرده ، ولی نماز او صحیح است .



تبیان




ادامه





نماز جماعت

١٣٩٩ مستحب است نمازهاى واجب خصوصا نمازهاى یومیه را به جماعت بخوانند ودر نماز صبح و مغرب و عشا خصوصا براى همسایه مسجد و کسى که صداى اذان مسجد را مى‏شنود بیشتر سفارش شده است.

١٤٠٠ در روایتى وارد شده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند هر رکعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر مى‏شود تا به ده نفر برسند و عده آنان که از ده گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمى‏توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.

١٤٠١ حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى‏اعتنایى جایز نیست و سزاوار نیست که انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند.

١٤٠٢ مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند. و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادى یعنى تنها خوانده شود، بهتر است. و نیز نماز جماعتى را که مختصر بخواند، از نماز فرادى که آن را طول بدهند، بهتر مى‏باشد.

١٤٠٣ وقتى که جماعت بر پا مى‏شود مستحب است کسى که نمازش را فرادى خوانده دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد که نماز اولش باطل بوده نماز دوم او کافى است.

١٤٠٤ اگر امام یا ماموم بخواهد نمازى را که به جماعت‏خوانده دوباره با جماعت بخواند، در صورتى که جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد، اشکال ندارد.

١٤٠٥ کسى که در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى که نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مى‏شود، باید نماز را با جماعت بخواند.

١٤٠٦ اگر پدر یا مادر به فرزند خود امر کند که نماز را به جماعت بخواند چون اطاعت پدر و مادر واجب است، بنابر احتیاط واجب باید نماز را به جماعت بخواند و قصد استحباب نماید.

١٤٠٧ احتیاط واجب آن است که نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام علیه‏السلام با جماعت نخوانند، ولى به قصد رجاء مانع ندارد و نمازهاى مستحبى را هم نمى‏شود به ماعت‏خواند مگر نماز استسقاء که براى آمدن باران مى‏خوانند.

١٤٠٨ موقعى که امام جماعت نماز یومیه مى‏خواند هر کدام از نمازهاى یومیه را مى‏شود به او اقتدا کرد ولى اگر نماز یومیه‏اش را احتیاطا دوباره مى‏خواند فقط در صورتى که ماموم احتیاطش با امام یکى باشد مى‏تواند به او اقتدا کند.

١٤٠٩ اگر امام جماعت قضاى نماز یومیه خود را مى‏خواند مى‏شود به او اقتدا کرد، ولى اگر نمازش را احتیاطا قضا مى‏کند یا قضاى احتیاطى نماز کس دیگر را مى‏خواند اگر چه براى آن پول نگرفته باشد اقتداى به او اشکال دارد ولى اگر انسان بداند صورت اقتداى به او اشکال ندارد.

١٤١٠ اگر انسان نداند نمازى را که امام مى‏خواند نماز واجب یومیه است‏یا نماز مستحب نمى‏تواند به او اقتدا کند.

١٤١١ اگر امام در محراب باشد و کسى پشت‏سر او اقتدا نکرده باشد کسانى که دو طرف محراب ایستاده‏اند و به واسطه دیوار محراب امام را نمى‏بینند،نمى‏توانند اقتدا کنند، بلکه اگر کسى هم پشت‏سر امام اقتدا کرده باشد اقتدا کردن کسانى که دو طرف او ایستاده‏اند و به واسطه دیوار محراب امام را نمى‏بینند اشکال دارد، بلکه باطل است.

١٤١٢ اگر به واسطه درازى صف اول، کسانى که دو طرف صف ایستاده‏اند امام را نبینند مى‏توانند اقتدا کنند و نیز اگر به واسطه درازى یکى از صفهاى دیگر، کسانى که دو طرف آن ایستاده‏اند، صف جلوى خود را نبینند، مى‏توانند اقتدا نمایند.

١٤١٣ اگر صفهاى جماعت تا درب مسجد برسد کسى که مقابل درب پشت صف ایستاده نمازش صحیح است، و نیز نماز کسانى که پشت‏سر او اقتدا مى‏کنند، صحیح مى‏باشد ولى نماز کسانى که دو طرف او ایستاده‏اند و صف جلو را نمى‏بینند، اشکال دارد، بلکه باطل است.

١٤١٤ کسى که پشت‏ستون ایستاده، اگر از طرف راست‏یا چپ به واسطه ماموم دیگر به امام متصل نباشد نمى‏تواند اقتدا کند. بلکه اگر از دو طرف هم متصل باشد، ولى از صف جلو حتى یک نفر را هم نبیند، جماعت او صحیح نیست.

١٤١٥ جاى ایستادن امام باید از جاى ماموم بلندتر نباشد ولى اگر مکان امام مقدار خیلى کمى بلندتر باشد، اشکال ندارد. و نیز اگر زمین سراشیب باشد و امام در طرفى که بلندتر است بایستد در صورتى که سراشیبى آن زیاد نباشد و طورى باشد که به آن زمین مسطح بگویند مانعى ندارد.

١٤١٦ اگر جاى ماموم بلندتر از جاى امام باشد در صورتى که بلندى به مقدار متعارف زمان قدیم باشد مثل آن که امام در صحن مسجد و ماموم در پشت بام بایستد اشکال ندارد، ولى اگر مثل ساختمانهاى چند طبقه این زمان باشد، جماعت اشکال دارد.

١٤١٧ اگر بین کسانى که در یک صف ایستاده‏اند بچه ممیز یعنى بچه‏اى که خوب و بد را مى‏فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است، مى‏توانند اقتدا کنند.

١٤١٨ بعد از تکبیر امام اگر صف جلو آماده نماز، و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد کسى که در صف بعد ایستاده، مى‏تواند تکبیر بگوید ولى احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا تکبیر صف جلو تمام شود.

١٤١٩ اگر بداند نماز یک صف از صفهاى جلو باطل است، در صفهاى بعد نمى‏تواند اقتدا کند، ولى اگر نداند نماز آنان صحیح است‏یا نه، مى‏تواند اقتدا نماید.

١٤٢٠ هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمى‏تواند به او اقتدا کند.

١٤٢١ اگر ماموم بعد از نماز بفهمد که امام عادل نبوده، یا کافر بوده، یا به جهتى نمازش باطل بوده، مثلا بى وضو نماز خوانده، نمازش صحیح است.

١٤٢٢ اگر در بین نماز شک کند که اقتدا کرده یا نه، چنانچه در حالى باشد که وظیفه ماموم است، مثلا به حمد و سوره امام گوش مى‏دهد باید نماز را به جماعت تمام کند، و اگر مشغول کارى باشد که هم وظیفه امام و هم وظیفه ماموم است مثلا در رکوع یا سجده باشد، باید نماز را به نیت فرادى تمام نماید.

١٤٢٣ انسان در بین نماز جماعت مى‏تواند نیت فرادى کند.

١٤٢٤ اگر ماموم به واسطه عذرى بعد از حمد و سوره امام نیت فرادى کند، لازم نیست‏حمد و سوره را بخواند، ولى اگر پیش از تمام شدن حمد و سوره نیت فرادى نماید، باید مقدارى را که امام نخوانده بخواند.

١٤٢٥ اگر در بین نماز جماعت نیت فرادى نماید، بنابر احتیاط واجب نباید دوباره نیت جماعت کند. ولى اگر مردد شود که نیت فرادى کند یا نه، و بعد تصمیم بگیرد نماز را با جماعت تمام کند، نمازش صحیح است.

١٤٢٦ اگر شک کند که نیت فرادى کرده یا نه، باید بنا بگذارد که نیت فرادى نکرده است.

١٤٢٧ اگر موقعى که امام در رکوع است، اقتدا کند و به رکوع امام برسد، اگر چه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحیح است و یک رکعت‏حساب مى‏شود، اما اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد، نمازش به طور فرادى صحیح مى‏باشد و باید آن را تمام نماید.

١٤٢٨ اگر موقعى که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، نمازش صحیح است و فرادى مى‏شود.

١٤٢٩ اگر موقعى که امام در رکوع است اقتدا کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، مى‏تواند نیت فرادى کند، یا صبر کند تا امام براى رکعت بعد برخیزد و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند و لى اگر برخاستن امام به قدرى طول بکشد که نگویند این شخص نماز جماعت مى‏خواند، باید نیت فرادى نماید.

١٤٣٠ اگر اول نماز یا بین حمد و سوره اقتدا کند و پیش از آن که به رکوع رود امام سر از رکوع بردارد، نماز او به طور جماعت صحیح است، و باید رکوع کند و خود را به امام برساند.

١٤٣١ اگر موقعى برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیت و گفتن تکبیرة الاحرام بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولى سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بایستد و بدون آن که دوباره نیت کند و تکبیر بگوید، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.

١٤٣٢ ماموم نباید جلوتر از امام بایستد، و اگر مساوى او هم بایستد، اشکال دارد و به احتیاط واجب باید کمى عقب تر از امام بایستد، اگر چه قد او بلندتر از امام باشد، که در رکوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.

١٤٣٣ در نماز جماعت باید بین ماموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن دیده نمى‏شود فاصله نباشد، و همچنین است بین انسان و ماموم دیگرى که انسان به واسطه او به امام متصل شده است ولى اگر امام، مرد و ماموم زن باشد چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و ماموم دیگرى که مرد است و زن به بواسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.

١٤٣٤ اگر بعد از شروع به نماز بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسى که ماموم به واسطه او متصل به امام است پرده یا چیز دیگرى که پشت آن را نمى‏توان دید فاصله شود، نمازش فرادى مى‏شود، و صحیح است.

١٤٣٥ اگر بین جاى سجده ماموم و جاى ایستادن امام به قدر گشادى بین دو قدم فاصله باشد اشکال ندارد، و نیز اگر بین انسان به واسطه مامومى که جلوى او ایستاده و انسان به وسیله او به امام متصل است به همین مقدار فاصله باشد نمازش اشکال ندارد، و احتیاط مستحب آن است که جاى سجده ماموم با جاى کسى که جلوى او ایستاده هیچ فاصله نداشته باشد.

١٤٣٦ اگر ماموم به واسطه کسى که طرف راست‏یا چپ او اقتدا کرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادى بین دو قدم هم فاصله داشته باشند نمازش صحیح است.

١٤٣٧ اگر در نماز بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسى که ماموم به واسطه او به امام متصل است بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود نمازش فرادى مى‏شود و صحیح است.

١٤٣٨ اگر نماز همه کسانى که در صف جلو هستند تمام شود یا همه نیت فرادى نمایند، اگر فاصله به اندازه یک قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحیح، و اگر بیشتر از این مقدار باشد فرادى مى‏شود و صحیح است.

١٤٣٩ اگر در رکعت دوم اقتدا کند قنوت و تشهد را با امام مى‏خواند و احتیاط آن است که موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند کند و باید بعد از تشهد با امام برخیزد و حمد و سوره را بخواند و اگربراى سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند، یا نیت فرادى کند و نمازش صحیح است، ولى اگر در سجده به امام برسد، بهتر است که احتیاطا نماز را دوباره بخواند.

١٤٤٠ اگر موقعى که امام در رکعت دوم نماز چهار رکعتى است اقتدا کند، بایددر رکعت دوم نمازش که رکعت‏سوم امام است، بعد از دو سجده بنشیند و تشهد را به‏مقدار واجب بخواند و برخیزد، و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبیحات وقت ندارد،یک مرتبه بگوید و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.

١٤٤١ اگر امام در رکعت‏سوم یا چهارم باشد و ماموم بداند که اگر اقتدا کند و حمد را بخواند به رکوع امام نمى رسد، بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا امام به رکوع رود، بعد اقتدا نماید.

١٤٤٢ اگر در رکعت‏سوم یا چهارم امام اقتدا کند، باید حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت ندارد باید حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند، ولى اگر در سجده به امام برسد بهتر است که احتیاطا نماز را دوباره بخواند.

١٤٤٣ کسى که مى‏داند اگر سوره را بخواند در رکوع به امام نمى رسد، باید سوره را نخواند، ولى اگر خواند نمازش صحیح است.

١٤٤٤ کسى که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام مى رسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید.

١٤٤٥ کسى که یقین دارد، اگر سوره را بخواند به رکوع امام مى رسد، چنانچه سوره را بخواند و به رکوع نرسد نمازش صحیح است.

١٤٤٦ اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است مى‏تواند اقتدا کند ولى باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است.

١٤٤٧ اگر به خیال این که امام در رکعت اول یا دوم است‏حمد و سوره نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعت‏سوم یا چهارم بوده نمازش صحیح است. ولى اگر پیش از رکوع بفهمد باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد فقط حمد را بخواند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.

١٤٤٨ اگر به خیال این که امام در رکعت‏سوم یا چهارم است‏حمد و سوره را بخواند و پیش از رکوع یا بعد از آن بفهمد که در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است.

١٤٤٩ اگر موقعى که مشغول نماز مستحبى است جماعت بر پا شود چنانچه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است نماز را رها کند و مشغول نماز جماعت‏شود بلکه اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت اول برسد مستحب است به همین دستور رفتار نماید.

١٤٥٠ اگر موقعى که مشغول نماز سه رکعتى یا چهار رکعتى است جماعت بر پا شود چنانچه به رکوع رکعت‏سوم نرفته و اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است به نیت نماز مستحبى نماز را دو رکعتى تمام کند و خود را به جماعت برساند.

١٤٥١ اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد یا سلام اول باشد لازم نیست نیت فرادى کند.

١٤٥٢ کسى که یک رکعت از امام عقب مانده وقتى امام تشهد رکعت آخر را مى‏خواند مى‏تواند برخیزد و نماز را تمام کند و یا انگشتان دست، و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد.
شرایط امام جماعت

١٤٥٣ امام جماعت باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامى و عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند، و نیز اگر ماموم مرد است امام او هم باید مرد باشد. و اقتدا کردن بچه ممیز که خوب و بد را مى‏فهمد به بچه ممیز دیگر جایز نیست. و احتیاط واجب آن است که امام زن نیز مرد باشد.

١٤٥٤ امامى را که عادل مى دانسته، اگر شک کند به عدالت‏خود باقى است‏یا نه، مى تواند به او اقتدا نماید.

١٤٥٥ کسى که ایستاده نماز مى‏خواند نمى‏تواند به کسى که نشسته یا خوابیده نماز مى‏خواند اقتدا کند و کسى که نشسته نماز مى‏خواند نمى‏تواند به کسى که خوابیده نماز مى‏خواند، اقتدا نماید.

١٤٥٦ کسى که نشسته نماز مى‏خواند مى‏تواند به کسى که نشسته نماز مى‏خواند اقتدا کند و همچنین کسى که خوابیده است مى‏تواند به کسى که نشسته نماز مى‏خواند اقتدا کند ولى کسى که نشسته نماز مى‏خواند نمى‏تواند به کسى که خوابیده نماز مى‏خواند، اقتدا نماید.

١٤٥٧ اگر امام جماعت به واسطه عذرى با تیمم یا با وضوى جبیره‏اى نماز بخواند مى‏شود به او اقتدا کرد ولى اگر به واسطه عذرى با لباس نجس نماز مى‏خواند بنابر احتیاط واجب نباید به او اقتدا کرد.

١٤٥٨ اگر امام مرضى دارد که نمى‏تواند از بیرون آمدن بول و غائط خوددارى کند بنابر احتیاط واجب نمى‏شود به او اقتدا کرد.

١٤٥٩ بنابر احتیاط واجب کسى که مرض خوره یا پیسى دارد، نباید امام جماعت‏شود.
احکام جماعت

١٤٦٠ موقعى که ماموم نیت مى‏کند باید امام را معین نماید، ولى دانستن اسم او لازم نیست، مثلا اگر نیت کند اقتدا مى کنم به امام حاضر نمازش صحیح است.

١٤٦١ ماموم باید غیر از حمد و سوره همه چیز نماز را خودش بخواند ولى اگر رکعت اول یا دوم او، رکعت‏سوم یا چهارم امام باشد باید حمد و سوره را بخواند.

١٤٦٢ اگر ماموم در رکعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صداى حمد و سوره امام را بشنود اگر چه کلمات را تشخیص ندهد، باید حمد و سوره را نخواند و اگر صداى امام را نشنود، مستحب است‏حمد و سوره بخواند ولى باید آهسته بخواند و چنانچه سهوا بلند بخواند اشکال ندارد.

١٤٦٣ اگر ماموم بعضى از کلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتیاط واجب آن است که حمد و سوره را نخواند.

١٤٦٤ اگر ماموم سهوا حمد و سوره بخواند یا خیال کند صدایى را که مى‏شنود صداى امام نیست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده نمازش صحیح است.

١٤٦٥ اگر شک کند که صداى امام را مى‏شنود یا نه، یا صدایى بشنود و نداند صداى امام ست‏یا صداى کس دیگر، مى تواند حمد و سوره بخواند.

١٤٦٦ ماموم باید در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، حمد و سوره نخواند و مستحب است به جاى آن ذکر بگوید.

١٤٦٧ ماموم نباید تکبیرة الاحرام را پیش از امام بگوید بلکه احتیاط واجب آن است که تا تکبیر امام تمام نشده، تکبیر نگوید.

١٤٦٨ اگر ماموم پیش از امام عمدا هم سلام دهد نمازش صحیح است.

١٤٦٩ اگر ماموم غیر از تکبیرة الاحرام و سلام چیزهاى دیگر نماز را پیش از امام بگوید اشکال ندارد ولى اگر آنها را بشنود یا بداند امام چه وقت مى‏گوید،احتیاط مستحب آن است که پیش از امام نگوید.

١٤٧٠ ماموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده مى‏شود کارهاى دیگر آن مانند رکوع و سجود را با امام یا کمى بعد از امام به جا آورد و اگر عمدا پیش از امام یا مدتى بعد از امام انجام دهد، معصیت کرده و لى نمازش صحیح است، اما اگر در دو رکن پشت‏سر هم از امام جلو یا عقب بیفتد بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام کند و دوباره بخواند، اگر چه بعید نیست نمازش صحیح باشد و فرادى شود.

١٤٧١ اگر سهوا پیش از امام سر از رکوع بردارد، چنانچه امام در رکوع باشد باید به رکوع برگردد و با امام سر بردارد و در این صورت زیاد شدن رکوع که رکن است نماز را باطل نمى‏کند ولى اگر به رکوع برگردد و پیش از آن که به رکوع برسد،امام سر بردارد نمازش باطل است.

١٤٧٢ اگر اشتباها سر بردارد و ببیند امام در سجده است باید به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده این اتفاق بیفتد براى زیاد شدن دو سجده که رکن است نماز باطل نمى‏شود.

١٤٧٣ کسى که اشتباها پیش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد،و هنوز به سجده نرسیده امام سر بردارد، نمازش صحیح است ولى اگر در هر دو سجده این اتفاق بیفتد، نماز باطل است.

١٤٧٤ اگر اشتباها سر از رکوع یا سجده بردارد و سهوا یا به خیال اینکه به امام نمى‏رسد به رکوع یا سجده نرود نمازش صحیح است.

١٤٧٥ اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است چنانچه به خیال این‏که سجده اول امام است، به قصد این که با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده باید بنابر احتیاط نماز را تمام کند و از سر بخواند و اگر به خیال اینکه سجده دوم است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده احتیاط آن است‏که نماز را فرادى تمام نماید اگر چه مى‏تواند متابعت امام را بکند و به سجده رود و نماز را تمام کند.

١٤٧٦ اگر سهوا پیش از امام به رکوع رود و طورى باشد که اگر سر بردارد به‏مقدارى از قرائت امام مى رسد، چنانچه سر بردارد و با امام به رکوع رود نمازش صحیح است.

١٤٧٧ اگر سهوا پیش از امام به رکوع رود و طورى باشد که اگر برگردد به چیزى از قرائت امام نمى رسد، واجب است‏سر بردارد و با امام نماز را تمام کند و نمازش صحیح است اگر چه احوط استحبابى در این صورت اعاده نماز است، و اگر سر برندارد تا امام برسد نمازش صحیح است.

١٤٧٨ اگر سهوا پیش از امام به سجده رود، واجب است که سر بردارد و با امام به سجده رود و نمازش صحیح است اگر چه احتیاط استحبابى در این صورت اعاده نماز است و اگر برنداشت نمازش صحیح است.

١٤٧٩ اگر امام در رکعتى که قنوت ندارد اشتباها قنوت بخواند یا در رکعتى که تشهد ندارد اشتباها مشغول خواندن تشهد شود ماموم نباید قنوت و تشهد را بخواند ولى نمى‏تواند پیش از امام به رکوع رود، یا پیش از ایستادن امام بایستد بلکه‏باید صبر کند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقیه نماز را با او بخواند.
چیزهایى که در نماز جماعت مستحب است

١٤٨٠ اگر ماموم یک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بایستد، واگر یک زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طورى بایستد که جاى سجده‏اش مساوى زانو یا قدم امام باشد، و اگر یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و باقى پشت‏سر امام بایستند، و اگرچند مرد یا چند زن باشند، مستحب است پشت‏سر امام بایستند، و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بایستند.

١٤٨١ اگر امام و ماموم هر دو زن باشند احتیاط آن است که امام کمى جلوتر بایستد.

١٤٨٢ مستحب است امام در وسط بایستد و اهل علم و کمال و تقوى در صف اول بایستند.

١٤٨٣ مستحب است صفهاى جماعت منظم باشد و بین کسانى که در یک صف ایستاده‏اند فاصله نباشد و شانه آنان ردیف یکدیگر باشد.

١٤٨٤ مستحب است بعد از گفتن "قد قامت الصلاة" مامومین برخیزند.

١٤٨٥ مستحب است امام جماعت‏حال مامومى را که از دیگران ضعیف تر است رعایت کند و عجله نکند تا افراد ضعیف به او برسند، و نیز مستحب است قنوت و رکوع و سجود را طول ندهد، مگر

١٤٨٦ مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذکرهایى که بلند مى‏خواند صداى خود را بقدرى بلند کند که دیگران بشنوند ولى باید بیش از اندازه صدا را بلند نکند.

١٤٨٧ اگر امام در رکوع بفهمد کسى تازه رسیده و مى‏خواهد اقتدا کند مستحب است رکوع را دو برابر همیشه طول بدهد و بعد برخیزد، اگر چه بفهمد کس دیگرى هم براى اقتدا وارد شده است.
چیزهایى که در نماز جماعت مکروه است

١٤٨٨ اگر در صفهاى جماعت جا باشد، مکروه است انسان تنها بایستد.

١٤٨٩ مکروه است ماموم ذکرهاى نماز را طورى بگوید که امام بشنود.

١٤٩٠ مسافرى که نماز ظهر و عشا را دو رکعت مى‏خواند مکروه است در این نمازها به کسى که مسافر نیست اقتدا کند و کسى که مسافر نیست مکروه است در این نمازها به مسافر اقتدا نماید.
نماز آیات

١٤٩١ نماز آیات که دستور آن بعدا گفته خواهد شد به واسطه چهار چیز واجب مى‏شود: اول: گرفتن خورشید. دوم: گرفتن ماه، اگر چه مقدار کمى از آنها گرفته شود و کسى هم از آن نترسد. سوم: زلزله، اگر چه کسى هم نترسد. چهارم: رعد و برق و بادهاى سیاه و سرخ و مانند اینها در صورتى که بیشتر مردم بترسند، که بنابر احتیاط واجب باید براى اینها هم نماز آیات بخوانند.

١٤٩٢ اگر از چیزهایى که نماز آیات براى آنها واجب است بیشتر از یکى اتفاق بیفتد انسان باید براى هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلا اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود باید دو نماز آیات بخواند.

١٤٩٣ کسى که چند نماز آیات بر او واجب است اگر همه آنها براى یک چیز بر او واجب شده باشد، مثلا سه مرتبه خورشید گرفته و نماز آنها را نخوانده است موقعى که قضاى آنها را مى‏خواند، لازم نیست معین کند که براى کدام دفعه آنها باشد و همچنین است اگر چند نماز براى رعد و برق و بادهاى سیاه و سرخ و مانند اینها براو واجب شده باشد ولى اگر براى آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله، یا براى دوتاى اینها نمازهایى بر او واجب شده باشد بنابر احتیاط واجب باید موقع نیت،معین کند، نماز آیاتى را که مى‏خواند براى کدام یک آنها است.

١٤٩٤ چیزهایى که نام آیات براى آنها واجب است در هر شهرى اتفاق بیافتد فقط مردم همان شهر باید نماز آیات بخوانند و بر مردم جاهاى دیگر واجب نیست، ولى اگر مکان آنها بقدرى نزدیک باشد که با آن شهر یکى حساب شود نماز آیات بر آنها هم واجب است.

١٤٩٥ از وقتى که خورشید یا ماه شروع به گرفتن مى‏کند انسان باید نماز آیات را بخواند و بنابر احتیاط واجب باید به قدرى تاخیر نیندازد که شروع به باز شدن کند.

١٤٩٦ اگر خواندن نماز آیات را به قدرى تاخیر بیندازد که آفتاب یا ماه شروع به باز شدن کند باید نیت ادا و قضا نکند ولى اگر بعد از باز شدن تمام آن،نماز بخواند باید نیت قضا نماید.

١٤٩٧ اگر مدت گرفتن خورشید یا ماه بیشتر از خواندن یک رکعت باشد ولى انسان نماز را نخواند، تا به اندازه خواندن یک کعت به آخر وقت آن مانده باشد باید نیت ادا کند بلکه اگر مدت گرفتن آنها به اندازه خواندن یک رکعت هم باشد بنابر احتیاط واجب باید نماز آیات را بخواند و ادا است.

١٤٩٨ موقعى که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق مى افتد، انسان باید فورا نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.

١٤٩٩ اگر بعد از باز شدن آفتاب یا ماه بفهمد که تمام آن گرفته بوده باید قضاى نماز آیات را بخواند ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نیست.

١٥٠٠ اگر عده‏اى بگویند که خورشید یا ماه گرفته است چنانچه انسان از گفته آنان یقین پیدا نکند و نماز آیات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته‏اند، در صورتى که تمام خورشید یا ماه گرفته باشد باید نماز آیات را بخواند و اگر دو نفر که عادل بودن آنان معلوم نیست بگویند خورشید یا ماه گرفته، بعد معلوم شود که عادل بوده‏اند باید نماز آیات را بخواند، بلکه اگر معلوم شود که مقدارى از آن گرفته احتیاط واجب آن است که نماز آیات را بخواند.

١٥٠١ اگر انسان به گفته کسانى که از روى قاعده علمى وقت گرفتن خورشید و ماه را مى‏دانند، اطمینان پیدا کند که خورشید یا ماه گرفته، بنابر احتیاط واجب باید نماز آیات را بخواند. و نیز اگر بگویند فلان وقت‏خورشید یا ماه مى‏گیرد و فلان مقدار طول مى‏کشد، و انسان به گفته آنان اطمینان پیدا کند، بنابر احتیاط واجب باید به حرف آنان عمل نماید، مثلا اگر بگویند آفتاب فلان ساعت‏شروع به بازشدن مى‏کند، احتیاطا باید نماز را تا آن وقت تاخیر نیندازد.

١٥٠٢ اگر بفهمد نماز آیاتى را که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند، واگر وقت گذشته قضا نماید.

١٥٠٣ اگر در وقت نماز یومیه نماز آیات هم بر انسان واجب شود، چنانجه براى‏هر دو نماز وقت دارد، هر کدام را اول بخواند اشکال ندارد، و اگر وقت‏یکى از آن دو تنگ باشد، باید اول آن را بخواند، و اگر وقت هر دو تنگ باشد، باید اول نماز یومیه را بخواند.

١٥٠٤ اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز آیات است، چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند، بعد نماز آیات را بخواند، و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد، باید آن را بشکند و اول نماز آیات، بعد نماز یومیه را بجا آورد.

١٥٠٥ اگر در بین نماز آیات بفهمد که وقت نماز یومیه تنگ است، باید نماز آیات را رها کند و مشغول نماز یومیه شود و بعد از آن که نماز را تمام کرد، پیش از انجام کارى که نماز را به هم بزند، بقیه نماز آیات را از همان جا که رها کرده بخواند.

١٥٠٦ اگر در حال حیض یا نفاس زن، آفتاب یا ماه بگیرد و تا آخر مدتى که خورشید یا ماه باز مى‏شوند در حال حیض یا نفاس باشد، نماز آیات بر او واجب نیست و قضا هم ندارد.
دستور نماز آیات

١٥٠٧ نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد، و دستور آن این است که انسان بعد از نیت، تکبیر بگوید و یک حمد و یک سوره تمام بخواند و به رکوع رود و سر از رکوع بردارد، دوباره یک حمد و یک سوره بخواند، باز به رکوع رود تا پنج مرتبه، و بعد از بلند شدن از رکوع پنجم دو سجده نماید و برخیزد و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.

١٥٠٨ در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد،آیه‏هاى یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند وبه رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند قسمت دوم همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید، مثلا به قصد سوره "قل هو الله احد" بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: "قل هو الله احد" دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید: "الله الصمد" باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: "لم یلد و لم یولد" و برود به رکوع بازهم سر بردارد و بگوید: "و لم یکن له کفوا احد" و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعداز سر برداشتن، دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از سجده دوم، تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.

١٥٠٩ اگر در یک رکعت از نماز آیات پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در رکعت دیگر یک حمد بخواند و سوره را پنج قسمت کند، مانعى ندارد.

١٥١٠ چیزهایى که در نماز یومیه واجب و مستحب است، در نماز آیات هم واجب و مستحب مى‏باشد، ولى در نماز آیات مستحب است به جاى اذان و اقامه سه مرتبه به قصد امید ثواب بگویند: "الصلاة".

١٥١١ مستحب است بعد از رکوع پنجم و دهم بگوید "سمع الله لمن حمده" و نیز پیش از رکوع و بعد از آن تکبیر بگوید، ولى بعد از رکوع پنجم و دهم، گفتن تکبیر مستحب نیست.

١٥١٢ مستحب است پیش از رکوع دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت بخواند،و اگر فقط یک قنوت پیش از رکوع دهم بخواند، کافى است.

١٥١٣ اگر در نماز آیات شک کند که چند رکعت‏خوانده و فکرش به جایى نرسد،نماز باطل است.

١٥١٤ اگر شک کند که در رکوع آخر رکعت اول است‏یا در رکوع اول رکعت دوم،و فکرش به جایى نرسد، نماز باطل است. ولى اگر مثلا شک کند که چهار رکوع کرده یا پنج رکوع، چنانچه براى رفتن به سجده خم نشده، باید رکوعى را که شک دارد بجا آورده یا نه، بجا آورد. واگر براى رفتن به سجده خم شده، باید به شک خود اعتنا نکند.

١٥١٥ هر یک از رکوعهاى نماز آیات رکن است که اگر عمدا یا اشتباها کم یا زیاد شود، نماز باطل است.
نماز عید فطر و قربان

١٥١٦ نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و بایدبه ماعت‏خوانده شود، و در زمان ما که امام علیه السلام غایب است مستحب مى‏باشد. و احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نخوانند، ولى به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولى فقیه یا ماذون از طرف او اقامه جماعت نماید،اشکال ندارد.

١٥١٧ وقت نماز عید قربان از اول آفتاب روز عید است تا ظهر.

١٥١٨ مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عید فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار کنند و زکات فطره را هم بدهند بعد از نماز عید را بخوانند.

١٥١٩ نماز عید فطر و قربان دو رکعت است که در رکعت اول بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید، و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعداز قنوت پنجم تکبیرى بگوید و به رکوع رود و دو سجده بجا آورد و برخیزد، و در رکعت دوم چهار مرتبه تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده کند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد

١٥٢٠ در قنوت نماز عید قربان هر دعا و ذکرى بخوانند کافى است ولى بهتر است‏این دعا را به قصد امید ثواب بخوانند: "اللهم اهل الکبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمة و اهل التقوى و المغفرة اسالک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سالک به عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون".

١٥٢١ مستحب است در نماز عید فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.

١٥٢٢ نماز عید سوره مخصوصى ندارد، ولى بهتر است که در رکعت اول آن سوره"شمس" سوره و در رکعت دوم سوره "کاشیه" سوره را بخوانند، یا در رکعت اول سوره "سبح اسم" سوره و در رکعت دوم سوره "شمس" را بخوانند.

١٥٢٣ مستحب است در روز عید فطر قبل از نماز عید به خرما افطار کند،و در عید قربان از گوشت قربانى بعد از نماز قدرى بخورد.

١٥٢٤ مستحب است پیش از نماز عید غسل کند، و دعاهایى که پیش از نماز و بعد از آن در کتابهاى دعا ذکر شده به امید ثواب بخواند.

١٥٢٥ مستحب است در نماز عید بر زمین سجده کنند و در حال گفتن تکبیرها دستها را بلند کنند و نماز را بلند بخوانند.

١٥٢٦ بعد از نماز مغرب و عشاى شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگویند:"الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الله اکبر على ما هدانا".

١٥٢٧ مستحب است انسان در عید قربان بعد از ده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است تکبیرهایى را که در مساله پیش گفته شد بگوید و بعد از آن بگوید: "الله اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام و الحمد لله على ما ابلانا" ولى اگر عید قربان را در منى باشد مستحب است بعداز پانزده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم ذى‏حجه است، این تکبیرها را بگوید.

١٥٢٨ کراهت دارد نماز عید را زیر سقف بخواند.

١٥٢٩ اگر شک کند در تکبیرهاى نماز و قنوتهاى آن، اگر از محل آن تجاوز نکرده است بنابر اقل بگذارد، و اگر بعد معلوم شود که گفته بوده اشکال ندارد.

١٥٣٠ اگر قرائت‏یا تکبیرات یا قنوتها را فراموش کند و بجا نیاورد، نمازش صحیح است.

١٥٣١ اگر رکوع یا دو سجده یا تکبیرة الاحرام را فراموش کند، نمازش باطل مى‏شود.

١٥٣٢ اگر در نماز عید یک سجده یا تشهد را فراموش کند احتیاط مستحب آن است که بعد از نماز آن را رجاءا بجا آورد، و اگر کارى کند که براى آن،سجده سهو در نمازهاى یومیه لازم است، احتیاط مستحب آن است که بعد از نماز رجاءا دو سجده سهو براى آن نماز بنماید.
اجیر گرفتن براى نماز

١٥٣٣ بعد از مرگ انسان مى‏شود براى نماز و عبادتهاى دیگر او که در زندگى بجا نیاورده، دیگرى را اجیر کنند یعنى به او مزد دهند که آنها را بجا آورد و اگرکسى بدون مزد هم آنها را انجام دهد، صحیح است.

١٥٣٤ انسان مى‏تواند براى بعضى از کارهاى مستحبى مثل زیارت قبر پیغمبر و امامان علیهم السلام، از طرف زندگان اجیر شود، و نیز مى‏تواند کار مستحبى را انجام دهد و ثواب آن را براى مردگان یا زندگان هدیه نماید.

١٥٣٥ کسى که براى نماز قضاى میت اجیر شده باید یا مجتهد باشد یا مسایل نماز را از روى تقلید صحیح، بداند.

١٥٣٦ اجیر باید موقع نیت، میت را معین نماید، و لازم نیست اسم او را بداند. پس اگر نیت کند از طرف کسى نماز مى خوانم که براى او اجیر شده‏ام، کافى است.

١٥٣٧ اجیر باید خود را به جاى میت فرض کند و عبادتهاى او را قضا نماید، واگر عملى را انجام دهد و ثواب آن را براى او هدیه کند، کافى نیست.

١٥٣٨ باید کسى را اجیر کنند که اطمینان داشته باشند که نماز را به صورت صحیح مى‏خواند.

١٥٣٩ کسى که دیگرى را براى نمازهاى میت اجیر کرده اگر بفهمد که عمل را بجا نیاورده یا باطل انجام داده باید دوباره اجیر بگیرد.

١٥٤٠ هرگاه شک کند که اجیر عمل را انجام داده یا نه، اگر چه بگوید انجام داده‏ام، باید دوباره اجیر بگیرد، ولى اگر شک کند که عمل او صحیح بوده‏یا نه، گرفتن اجیر لازم نیست.

١٥٤١ کسى را که عذرى دارد و مثلا نشسته نماز مى‏خواند نمى‏شود براى نمازهاى میت اجیر کرد بلکه بنابر احتیاط واجب باید کسى را هم که با تیمم یا جبیره نماز مى‏خواند اجیر نکنند.

١٥٤٢ مرد براى زن و زن براى مرد مى‏تواند اجیر شود، و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز باید به تکلیف خود عمل نماید.

١٥٤٣ لازم نیست قضاى نمازهاى میت به ترتیب خوانده شود، اگر چه بدانند که میت ترتیب نمازهاى خود را مى‏دانسته.

١٥٤٤ اگر با اجیر شرط کنند که عمل را به طور مخصوصى انجام دهد، باید همان طور بجا آورد و اگر با او شرط نکنند، باید در آن عمل به تکلیف خود رفتار نماید، و احتیاط مستحب آن است که از وظیفه خودش و میت هر کدام که به احتیاط نزدیک تر است به آن عمل کند، مثلا اگر وظیفه میت گفتن سه مرتبه تسبیحات اربعه بوده و تکلیف او یک مرتبه است‏سه مرتبه بگوید.

١٥٤٥ اگر با اجیر شرط نکنند که نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند، باید مقدارى از مستحبات نماز را که معمول است بجا آورد.

١٥٤٦ اگر میت ترتیب نمازهایى را که قضا شده، مى‏دانسته و انسان بخواهد براى آن نمازها اجیر بگیرد، لازم نیست براى هر کدام آنها وقتى را معین نماید.

١٥٤٧ اگر کسى اجیر شود که مثلا در مدت یک سال نمازهاى میت را بخواند و پیش از تمام شدن سال، بمیرد باید براى نمازهایى که مى‏دانند به جا نیاورده، دیگرى را اجیر نمایند بلکه براى نمازهایى که احتمال مى دهند به جا نیاروده باید بنابر احتیاط واجب اجیر بگیرند.

١٥٤٨ کسى را که براى نمازهاى میت اجیر کرده‏اند، اگر پیش از تمام کردن نمازها بمیرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد، چنانچه شرط کرده باشند که تمام نمازها را خودش بخواند، باید اجرت مقدارى را که نخوانده از مال او به ولى میت بدهند، مثلا اگر نصف آنها را نخوانده، باید نصف پولى را که گرفته از مال او به ولى میت بدهند، و اگر شرط نکرده باشند، باید ورثه‏اش از مال او اجیر بگیرند، اما اگر مال نداشته باشد بر ورثه او چیزى واجب نیست.

١٥٤٩ اگر اجیر پیش از تمام کردن نمازهاى میت بمیرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، باید از مال او براى نمازهایى که اجیر بوده دیگرى را اجیر نمایند و اگر چیزى زیاد آمد، در صورتى که وصیت کرده باشد و ورثه اجازه بدهند براى تمام نمازهاى او اجیر بگیرند و اگر اجازه ندهند ثلث آن را به مصرف نماز خودش برسانند.

http://www.aviny.com/Ahkam/ResalehImam/resale12.aspx

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد