در نوفل لوشاتو روزى بعد از نماز مغرب و عشا از امام پرسیدم در این انقلاب بر اثر
کشتار فراوان و اعتصابات زیاد و درگیرهاى عظیم و خونین، اگر مردم خسته شدند و به
نهضت ادامه ندادند شما آن روز چه خواهید کرد؟
امام در جواب پاسخى گفتند که من از طرح آن سؤال شرمنده و خجل شدم. امام در
کمال آرامش و سکون فرمودند: «مسأله اى نیست، مردم شش ماه استراحت مى کنند و
دوباره به پا مى خیزند».
ادامه مطلب ...
من شاهد بودم که حضرت امام (قدسسره) نماز را با تأنّی و کوتاه
میخواندند و مقید بودند که حتماً نماز را اوّل وقت بخوانند و بسیار
ناراحت میشدند از تأخیر نماز در اول وقت. قنوت را سبک میگرفتند و
زیاد اهل تعقیبات نبودند. نافله مغرب را حتماً میخواندند و نماز شبشان
حتی در مواقع بحرانی ترک نمیشد و زیارت شعبانیه را میخواندند. اهل
ذکر و ورد و تسبیح و عصا نبودند.
در تنگ غروب ماه رمضان یک جزو قرآن میخواندند.
در حرم حینالورود، درِ حرم حضرت معصومه و ضریح مبارک را
میبوسیدند و مختصر سلامی میدادند و برمیگشتند. بعضاً سر قبر مرحوم
حائری و خوانساری و صدر فاتحه میخواندند. عصر چهارشنبه که درس
آخر هفته بود، به حرم مشرف میشدند و بعد از خروج از حرم طلاب را
نهی میکردند که پشت سر ایشان راه بیفتند.
ادامه مطلب ...
در ایامی که امام در بیمارستان تحت معالجه و عمل جراحی بودند لوله تنفسی در
تراشه ایشان بود. وقتی این لوله در مجرای تنفسی قرار میگیرد شخص نمیتواند
صحبت بکند. اما امام با وجودی که لوله به تراشه ایشان وصل بود نماز ظهر و عصر آن
روز را به همان وضع ادا نمودند و حتی نماز شب خود را نیز ترک نکردند.
ادامه مطلب ...امروز دیگر گفتم ترکوندم از بس خاطره عالی از امام گداشتم ولی خیر خاطره الکی فیده نداره یه چیری می زارم مسولین یادبگیرن مردم رسیدگی کنند
امام فقط یک شب در مدرسه رفاه خوابیدند؛ و بعد به مدرسه علوی رفتند. از روز اول دیدارهای مردمی امام شروع شد. صبحها تا نماز ظهر ملاقات با آقایان بود و بعداظهر ها بعد از نماز و نهار حضرت امام یک استراحت مختصری می کردند و از ساعت سه به بعد خانمها برای دیدار امام می آمدند. برخی خانمها که جوان بودند در دیدار با امام در مدرسه علوی در شور و عشقی که به امام داشتند، بی هوش می شدند. یادم هست که شهید محلاتی آمد خدمت حضرت امام و عرض کرد: که این خانمها اکثرا جوان هستند و از شدت علاقه و ازدحام جمعیت بیهوش می شوند و حرام است که این خانمهای جوان به دیدار شما بیایند! امام خنده ملیحی کرد و فرمود: ایراد شما مردها این است که فکر می کنید که شما شاه را از تختش پایین کشیدید؛ اما حقیقت این است که خانمها در این انقلاب سهمشان از شما زیادتر است. لذا اجازه ندادند که دیدار خانمها قطع شود.
مکرر می شد که صبح تا ظهر خدمت امام در اتاق می نشستیم و امام تا سر ظهرمطالعه می کردند و یک کلمه حرف نمی زدند مگر اینکه از ایشان سؤالی می شد که بهاندازه سؤال جواب می دادند و جز اذان ظهر هیچ چیز مانع مطالعه ایشان نمی شد. الله اکبر اذان که شنیده می شد امام قلم را زمین می گذاشتند و آماده نماز می شدند.