نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

امام مسجد نمی رفتند

امام در نجف نماز ظهر را در منزلشان می‏خواندند و مسجد نمی‏رفتند. مسجدی‏
نزدیک منزل امام به نام مسجد تُرکها بود. نقل می‏کردند که در آن شیخ انصاری نماز‏
می‏خوانده و درس می‏گفتند، لذا مدرسۀ شیخ هم به آن می‏گفتند. در این مسجد،‏
مرحوم بحرالعلوم که از علمای نجف بود نماز می‏خواندند و چون ایشان مریض شده‏
بود و به مسجد نمی‏آمد هر چه خدمت امام عرض شد که ایشان بروند در این مسجد‏
اقامه جماعت کنند، اخلاق و بزرگواری‏شان اجازه نمی‏داد و قبول نمی‏کردند.‏ مرحوم
بحرالعلوم خودش خدمت امام نماینده‏ای فرستاد، باز امام قبول نکردند. تا اینکه خود‏

این بنده خدا با آن کهولت سن خدمت امام آمد و گفت: حتی اگر شما نیایید من نماز‏

نمی‏روم، تا اینکه امام قبول کردند. 



  ادامه مطلب ...

وحشت زده نباشید ماشین را برای نماز متوقف سازید

هنگامی که آدم دزدان رژیم با سرعت سرسام‏ آوری زعیم توده‏ های رنجدیده را از قم بیرون برده بودند اضطراب، نگرانی و رعب و وحشت در چهرۀ دژخیمانی که امام را به تهران می‏ بردند به خوبی هویدا بود. دیوانه‏ وار ماشین را می‏ راندند و وحشت‏زده به عقب و اطراف می‏ نگریستند. وحشت آنان به حدی بود که هر چه امام اصرا ورزید تا برای چند دقیقه ‏ای ماشین را نگه دارند تا نماز صبح را به جا بیاورد، نپذیرفتند. امام در مقام دلداری آنان اظهار داشتند: «اینطور وحشت‏زده و مضطرب نباشید، در وسط این بیابان کسی نیست که قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقیقه ‏ای ماشین را برای نماز متوقف سازید. شما نیز نماز بخوانید شما ارتش کشور اسلامی هستید و از بودجه اسلام ارتزاق می‏ کنید و واجب است که به احکام و فرامین اسلام پای بند باشید. سرانجام بر اثر فشار و اصرار بیش از حد امام حاضر شدند که برای چند لحظه ماشین را نگهدارند که فقط ایشان تیمّم نمایند. امام پس از تیمّم با خاک حاشیۀ جاده،  سوار ماشین گردیدند و نماز صبح را در ماشین که به سرعت در حرکت بود به جا آوردند».

  ادامه مطلب ...

نماینده مسیح تجلی کرده

حجت‏الاسلام والمسلمین سید جواد علم ‏الهدی:

به خاطر دارم شبهای نوفل لوشاتو را که مدت شش شب نماز مغرب و

عشا را در محضر امام بوده‏ام. روحانیت نماز و نحوۀ برگزاری آن،
آنچنان جالب و دلپذیر بود که گروهی از زن و مرد و کودک مردم محل
با اینکه مسیحی بودند قبل از شروع نماز با فاصله‏ای که پلیس معین کرده
بود، می‏ایستادند و عاشقانه به جمال ملکوتی امام می‏نگریستند و این تعبیر 
را همان وقت به واسطه‏ای از مردم روستا شنیدیم که می‏گفتند او اگر مسیح
نیست، نماینده مسیح است که در روستای ما تجلی کرده است. 
  ادامه مطلب ...

مذاکره برای نماز و مسجد، مصاحبه ممنوع

در ابتداى ورود امام به فرانسه مقامات آن کشور از امام خواستند سخنرانى و مصاحبه نکنند و از رفتن به مساجد و اقامۀ نماز جماعت و شرکت در اجتماعات خوددارى کنند.  ادامه مطلب ...

نماز امام در ماه رمضان

حجت ‏الاسلام والمسلمین انصاری کرمانی:

هنگامی که می ‏‏خواستیم از نماز جماعتی که امام با شخصیتهای سیاسی و خانواده شهدا در ماه مبارک رمضان داشتند فیلمبرداری کنیم، برای کسب اجازه خدمت ایشان رفتیم. امام که در آن ساعت طبق برنامه همیشگی قرآن می‏‏ خواندند، سرشان را بالا آورده و فرمودند: «چه می‏‏ گویید؟» عرض کردم از شما تقاضا داریم اجازه بفرمایید از نماز امشب فیلمبرداری کنیم. امام با تأثر و ناراحتی در حالی که چند لحظه سرشان را پایین انداخته بودند، فرمودند: «شما کار بیخودی کرده ‏اید که وسایل فیلمبرداری را آمادهکرده ‏اید.» بنده دیدم اگر اصرار نکنم قضیه منتفی می‏‏ شود. عرض کردم آقا ما زحمتکشیده ‏ایم و مهمانان شما هم انتظار قبول این دعوت را دارند، لذا با اکراه این مسأله را پذیرفتند.

 

ادامه مطلب ...

امام و نماز و شب


امام هر شب ساعت دو بعد از نیمه شب برای نماز شب از خواب برمی‏ خاستند. حتی در مدتی که در بیمارستان تحت مداوا و مراقبت بودند علی‏رغم اینکه برای به خواب رفتنشان دارو به ایشان می ‏دادند، امام به همان شکل، رأس ساعت دو از خواب برمی‏ خاستند و جویای وقت اقامه نماز شب می‏ شدند.

  ادامه مطلب ...

عادت به نماز جماعت ندارم

وقتی امام به نجف اشرف وارد شدند به تقاضای طلاب برای اقامه نماز جماعت به مدرسه مرحوم آقای بروجردی تشریف می‏ آوردند. با ورود امام شور و شوق عجیبی بین طلاب ایجاد شده بود. به گونه ‏ای که قرآنی را که شاه به آن مدرسه اهداء کرده بود از کتابخانه مدرسه درآورده و به کنسولگری کربلا برگردانیدند. با وجود اینکه طلبه‏‏ ها خوشحال بودند، کسی از اهل حل و عقد خدمت امام عرض کرده بود که نماز جماعت شما در مدرسه برای بعضی طلبه ‏‏ها زحمت است. ایشان مثل اینکه منتظر چنین صحبتی باشند به نماز تشریف نیاوردند. طلبه ‏‏ها خیال می‏ کردند چون ماه رمضان است امام حال آمدن را ندارند ولی ماه رمضان هم تمام شد و ایشان تشریف نیاوردند. مطلب را تحقیق کردند. بالاخره طلاب متعهد شدند که جانماز را طوری و جایی بیندازند که مقابل حجره طلبه‏ ای که بخواهد در آن وقت به حجره ‏اش برود نباشد آقا به طلبه‏‏ ها فرموده بودند: «من عادت به اینکه نماز جماعت بروم ندارم، قم هم که بودم در منزل نماز جماعت می‏خواندم و حاضر نیستم حتی برای یک نفر مزاحمت داشته باشم.»

  ادامه مطلب ...