نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات
نماز اوج بندگی

نماز اوج بندگی

احادیث،احکام،خاطرات

اشکال امام به درس آیت الله کاظمینی


حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی در خاطره ای  از زمان اقامت امام در نجف و شرکت امام در درس آیت الله کاظمینی نقل می کند: شبی به مسجد هندی رفته بودم مسجد هندی واقع در بازار قبله نجف و از مساجد مشهور بود که مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید مطلق عصر در آن نماز جماعت می گزارد و آن ایام واگذار به آیت الله شیخ موسی خوانساری کرده بود و هم در آنجا درس می گفت. این مسجد همچنین محل تدریس بسیاری دیگر از فقها و علما بود. مرحوم آیت الله حکیم هم در این مسجد صبحها خارج فقه درس می گفت. آن شب در گوشه ای دور از جلسه درس خارج اصول آیت الله مرحوم شیخ محمد کاظمینی نشستم و به سخنان او گوش می دادم.

  ادامه مطلب ...

امام گفتند اگر من پیشنماز بودم همانروز با لباس جدید به مسجد میرفتم.

امام در نامه ‏اى به آیت‏ الله شهید سعیدى نوشته بودند؛ در دوران رضاخان من از یکى از ائمه جماعات سؤال کردم اگر یک وقت رضاخان لباسها را ممنوع کند و اجازه پوشیدن لباس روحانى به ما ندهد چه کار مى‏ کنید. او گفت ما توى منزل مى‏ نشینیم و جایی نمى‏ رویم. گفتم اگر من پیشنماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع مى ‏کرد همان روز با لباس تغییر یافته به مسجد مى‏ آمدم و به میان اجتماع مى ‏رفتم. نباید اجتماع را رها کرد و از مردم دور بود. این اندیشه امام خیلى جالب و آموزنده است. 
نامه مورخ 29 اسفند 1347 / 1 محرم 1389 - صحیفه نور - جلد اول.
  ادامه مطلب ...

وقت نماز

امام این جمله را با چنان لحن قاطعی بیان فرمودند که من به ذهنم رسید مثل اینکه تا به حال اینطور به فکر نماز نبوده‏ ام.


یکبار در جمع شورای عالی دفاع مرکب از حضرت آیت ‏الله خامنه ‏ای و جناب آقای هاشمی رفسنجانی و وزیر دفاع و فرمانده محترم کل سپاه خدمت امام بودیم. امام روی صندلی خودشان نشسته بودند و ما دور ایشان به طور نیم دایره نشسته بودیم وسط صحبتهای ما بود که ناگهان امام بلند شدند و به طرف قسمت دیگر اتاق رفتند. اولین کسی که پس از این حرکت امام صحبت کرد آقای هاشمی بود که عرض کرد: «آقا کسالتی عارض شد؟» چون تنها چیزی که در آن موقع به ذهن ایشان می‏ رسید این بود که ممکن است برای امام کسالتی عارض شده باشد. ولی امام فرمودند: «خیر، وقت نماز است» و این جمله را با چنان لحن قاطعی بیان فرمودند که من به ذهنم رسید مثل اینکه تا به حال اینطور به فکر نماز نبوده‏ ام. بعد به ساعتم نگاه کردم دیدم هنوز چند دقیقه به اذان ظهر مانده است.


منبع: امام و دفاع مقدس، ص 65.

رابطه امام خمینی اوایل بازگشت به ایران با نماز چه گونه بود؟

از روز اول دیدار مردم با حضرت امام شروع شد. صبحها تا نماز ظهر ملاقات با آقایان بود، بعدازظهرها، بعد از نماز و نهار حضرت امام یک استراحت کوتاه می کردند و از ساعت 3 به بعد خانم ها برای دیدن امام می آمدند. برخی خانم ها که جوان بودند در دیدار با امام در مدرسه علوی در شور و عشقی که به امام داشتند بی هوش می شدند

  ادامه مطلب ...

برداشت جالب امام از نماز طواف در صورت تغییر محل مقام ابراهیم

آیت‏ اللّه‏ محمدابراهیم جناتى: یک وقت در نجف اشرف معروف شد که جایگاه مقام حضرت ابراهیم(ع) را در مسجدالحرام تغییر و آن را به نزدیک چاه زمزم انتقال داده‏اند ولى آنچه که واقع‏شده بود چنین نبود و صرفاً برداشتن پوشش مقام حضرت ابراهیم صورت گرفته بود و آن را به پوشش بلورین که فعلاً هم همانگونه است تغییر داده بودند. در‏هر حال در زمانى که در آن شهر و در شهرهاى دیگر این تغییر مکان شایع شد، سؤالات بسیارى از حجاج و کاروانهاى ایران درباره دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم از طریق اینجانب به مراجع نجف عرضه شد. به این‏صورت که آیا دو رکعت نماز طواف را باید در جاى اولى که مقام حضرت ابراهیم(ع) قرار داشت خواند و یا در جاى دوم که مقام حضرت در آنجا (بر حسب شایعه) قرار داده شده است؟      


به هر یک از مراجعى که مراجعه کردم پاسخهایى را به تفصیل دریافت نمودم،بعضى جواب دادند که باید احتیاط شود و نماز را هم در جاى اول که مقام قرار‏داشت و هم در جاى دوم که شایع شده است اقامه کرد. برخى دیگر از آقایان و مراجع جواب دادند که باید دو رکعت نماز طواف را در همانجاى اول که مقام ابراهیم(ع) قرار داشت اقامه کنند، چرا که مقام را اسم مکان گرفته بودند. سپس عین‏همان استفتاء را به محضر امام ارائه کردم.  ادامه مطلب ...

نماز خمینی


قربانعلی عظیمی، آزاده دوران دفاع مقدس در خاطره ای جالب از دوران اسارت خود نقل می کند که: شبی از شبها، یکی از اسرا به نام «بیات» ـ که اهل «ماکو» بود لیسانس داشت و در اسکاتلند تحصیل کرده بود ـ نیمۀ شب برخاست و نماز شب خواند. فردای آن روز «خیرالله» به عراقیها گزارش داده بود: «فلانی نصف شب، نماز خمینی خوانده» آنها هم اسیر را خواسته و سیلی محکمی به او زده بودند که چرا نماز خمینی می‏‏خوانی؟ بندۀ خدا ـ اول ـ هاج و واج به آنها نگاه کرده و نفهمیده بود منظورشان نماز شب است.(منبع: کتاب روایت هجران، ص89)


در خاطره ای دیگر آزاده اسماعیل حاجی بیگی از دوران اسارت خود چنین نقل می کند: نگهبانان عراقی به بهانه ای برادر کُردی را تهدید کرده بودند که تو باید به امام خمینی فحش بدهی؛ و او در جواب گفته بود: شما حضرت علی را می شناسید؟ عراقیها گفتند بله.گفته بود: مالک اشتر را چطور؟ گفتند بله! اضافه کرده بود: می دانید که چرا به او گفتند« خروس جنگی» علی؟ عراقی ها با بی حوصلگی جواب داده بودند که بله! برادر کُرد گفت: خب، پس بدانید که من هم «خروس جنگی» خمینی هستم و تا جون دارم ازش دفاع می کنم. (همان، ص38)

آیا می توان از کلاه گیس برای پوشاندن سر از نامحرم استفاده کرد؟

آیا شرعاً به جای روسری و مانند آن می توان از آن استفاده کرد، یا که در نماز و مقابل نامحرم، پوشاندن آن نیز لازم است؟


استفاده از کلاه‌گیس علاوه بر ملاحظات بهداشتی که در علم پزشکی مورد بحث قرار می‌گیرد، به چند جهت از جنبه‌ و جکم فقهی نیز برخوردار می‌باشد. در اینجا صرفا دو جهت مد نظر است.


اول: وجوب و عدم وجوب پوشاندن کلاه‌گیس از نگاه نامحرم


در این که به فتوای امام خمینی ره، بر زن واجب است جز گردی صورت و دست تا مچ را از نگاه نامحرم بپوشاند تردیدی نیست، حتی پوشاندن پوست سر بر زنی که فاقد گیسو است.


و در پوشاندن بدن از نگاه نامحرم، کیفیت خاصی مد نظر نیست. همان‌گونه که در تحریرالوسیله فرموده‌اند: «الستر عن النظر یحصل بکل ما یمنع عن النظر و لو بالید أو الطلی بالطین‌ أو الولوج فی الماء حتى أنه یکفی الألیتان فی ستر الدبر.» (ج 1، کتاب الصلاة، القول فی الستر و الساتر، مسأله 4 )؛ این مهم با هر چیزی که محقق شود کفایت می‌کند.


بر این اساس وقتی خانمی از کلاه گیس استفاده می‌کند، تحقیقا مو یا پوست سر خود را پوشانده است و از این جهت به وظیفه خویش عمل نموده و از این حیث بحثی نیست. مطلب این‌جاست که خود کلاه‌گیس چه حکمی دارد؟ زنی که از آن استفاده می‌کند نسبت به پوشاندن آن از نگاه نامحرم وظیفه‌ای دارد یا خیر؟


این فرع را سیّد در عروه مطرح نموده است. امام خمینی ره نیز حاشیه‌ای بر فتوای ایشان دارند که خواهد آمد.


صاحب عروه می‌گوید:


«مسألة 1: الظاهر وجوب ستر الشعر الموصول بالشعر؛ سواء کان من الرجل أو‌ المرأة و حرمة النظر إلیه، و أمّا القرامل من غیر الشعر و کذا الحلیّ، ففی وجوب سترهما وحرمة النظر إلیهما مع مستوریّة البشرة إشکال و إن کان أحوط.»


ایشان در این فرع سه موضوع را مطرح کرده‌اند:


1- گیسوی طبیعی متصل به موی زن، خواه از مرد باشد یا زن


2- قرامل و گیسوهایی که از غیر موی انسان ساخته شده است


3- حلیّ و زینت

  ادامه مطلب ...